نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام
image

وارد شدن در سوراخی که پیشینیان داخل آن شده اند

قسمت سوم

 

-         غیبت موسی

-         هارون به عنوان مظلوم ترین شخصیت ماجرا

-         سامری و شخصیت شناسی او

-         گوساله ی طلایی به عنوان سمبل هواها و آرزوهای ارضاع نشده

-         موقعیت عمومی جامعه و جهالت عوامانه

-         دین و اعتقادات و جایگاه آن در بین عموم

 

بدون شک و یژگی های یک امت و خصوصیات قومی و رفتار و عادات آنان در این که در مواجهه با وقایع و پیشامدها  چه موضعی بگیرند و چگونه برخورد نمایند، بسیار موثّر خواهد بود.

بنی اسرائیل هم از این اصل مستثنا نبوده اند.

 

بنى اسراييل كجا بودند؟

پدر بزرگ ايشان ابراهيم (عليه السلام) در عراق سكونت داشت و سپس به فلسطين مهاجرت كرد. ولى يعقوب نواده ابراهيم با دوازده پسر خود در داستان يوسف به مصر منتقل شد. و با گردش روزگار از حالت قومى كه به بزرگى و فرمانروايى به مصر آمده بودند به صورت طوايف محروم و مستضعف و مورد استثمار قرار گرفته از جانب فراعنه مصر درآمدند، و چون به رهبر و پيامبرى نياز داشتند، خداوند موسى را به پيامبرى بر ايشان مبعوث كرد، و تورات را همراه او فرستاد، و موسى نيروهاى آنان را به حركت درآورد و با گذراندن بنى اسراييل از دريا، آنان را به شبه جزيره سينا و از آنجا به فلسطين منتقل كرد. و بدين گونه انسان، به يارى رسالت الاهى، توانست از زير يوغ تسلّط طاغوت ها و بهره كشان خلاص شود.

(تفسير هدايت، ج‏1، ص: 156)

 

فرزندان یعقوب سالیان دراز مورد استعمار و ظلم فرعون قرار گرفته و زن و مرد و کودک تحت خدمت او بودند لیکن خداوند به وسیله پیامبر خود حضرت موسی ع آنها را نجات داد و هدایت کرد و امتیازات زیادی به آن ها بخشید.

 

بنا بر احادیث خداوند به حضرت موسی ع فرمان داد که برگزیدگان او یعنی حضرت محمد ص و خاندان مطهرش را به امت خود  معرفی و شناسانیده وبرایشان از بنی اسرائیل پیمان اطاعت و یاری بگیرد و به این صورت که پیوسته برآنها درود و صلوات بفرستند تا در این دنیا زندگی سعادتمندانه ای داشته و در آخرت نیز رستگار و ساکن بهشت برین گردند در حقیقت تکلیف عبادی آن ها همین احترام و تکریم و صلوات برمحمد واهل بیت او بود.  درمقابل خداوند نیز به پاس این احترام و سرسپردگی  نه تنها دشمنانشان را دفع می کرد و بلکه خوراک و پوشاک و اسباب آسایش و آرامش آنان را به بهترین وجه هم فراهم می ساخت.

این ویژگی یعنی باورداشت جایگاه این خاندان شاخصه ای بود که دارنده آن را برسایر اقوام برترمی نمود.

خداوند در کتاب خویش این خصیصه را چنین ستوده است.

«يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ»

اى بنى اسرائيل بياد بياوريد نعمتم را كه انعام كردم آن را بر شما و من شما را برترى دادم بر عالميان‏.

لیکن بررسی پیشینه قوم یهود نشان می دهد که آنها بسیار ناسپاس و قدر ناشناس بوده و بارها پیمان شکنی کرده و فرمان خداوند را زیر پا گذاشتند به جز عده ای اندک بقیه، مردمی متزلزل بودند و به اندک تغییر اوضاعی نسبت به اعتقادات و وظایف خود سست شده و به نافرمانی می پرداختند.

از نمونه های آن اعتراض به طعام و یا اعتراضات متعدد هنگام گذشتن از نیل و در خواست های غیر منطقی است.

قرآن کریم خصوصیات این قوم را به تفضیل گزارش می دهد:

 در تفسير آيه «وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‏» آمده هنگامى كه بنى اسرائيل به همراه موسى از دريا گذشتند و به سرزمين خشك و بى‏آب و علفى رسيدند، تحمل همراهان موسى به انتها رسيده بود. آنها از گرما و گرسنگى به وى شكايت مى‏كردند، خداوند نيز ابرى را بر بالاى سر آنها قرار داد تا از گرماى آفتاب در امان باشند و از خوراك آسمانى يا ترنجبينى كه در ميان بوته‏ها و درختچه‏ها فرود مى‏آمد استفاده نمايند؛ همچنين به هنگام شب بلدرچينى بريان شده بر سر سفره آنها قرار مى‏گرفت تا از آن سير بخورند؛ ضمنا موسى (ع) سنگى را با خود داشت كه آن را در ميان خيمه‏گاه قرار مى‏داد و با عصاى خود ضربه‏اى به آن مى‏زد در این هنگام دوازده چشمه براى هر دوازده تيره‏اى كه در ميان قوم او قرار داشت بر زمين جارى مى‏گشت تا مردمی که به طایفه پرستی تعصب داشتند بدون جنگ و جدال آب بنوشند.

اما با اين وجود قوم بنى اسرائيل به اين نعمت الهى قانع نگشتند و از موسى غذاهاى گوناگون را طلب كردند آن حضرت نيز خطاب به آنها گفت: شما نعمتى آسمانى را با چيزهايى بى‏ارزش عوض كرديد حال براى بدست آوردن آن از صحراى تيه خارج شده و به‏يكى از شهرها برويد تا خواسته‏هاى خويش را بدست آوريد:

« وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى‏ لَنْ نَصْبِرَ عَلى‏ طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنى‏ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ ما سَأَلْتُمْ »

اما قوم موسى از رفتن به آن شهر خوددارى ورزيدند چرا كه مى‏گفتند در آنجا گروهى گردنكش و ظالم حكمفرمايى مى‏كنند و تا آنها در آن شهر وجود دارند ما بدان جا قدم نخواهيم نهاد.

از نافرمانى بنى اسرائيل موسى تصميم گرفت از ميان آنها برود اما بنى اسرائيل خروج او را به معناى نزول عذاب الهى مى‏دانستند و به همين خاطر در صدد جلوگيرى از بيرون رفتن وى برآمدند. نهايتا آنها تصميم به استغفار و توبه گرفتند و خداوند نيز قبول آن را مشروط بر ماندن آنها در بيابان تيه به مدت چهل سال نمود، چرا كه بنى اسرائيل به موسى گفته بودند تو و پروردگارت به جنگ ستمگران برويد ما اينجا در انتظار شما مى ‏نشينيم:« فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا »... . اقامت این قوم در بیابان مذکور ادامه داشت تا آن که موسی خداوند را به  حق محمد و ال مطهرش سوگند داد و نجات خواست. و خداوند توبه آنها را پذيرفت بعد از آن بود كه بنى اسرائيل وارد شام شدند... .

 (داستان پيامبران يا قصه‏هاى قرآن از آدم تا خاتم، ص: 390)

 

نمونه دیگری از سابقه گردنکشی بنی اسرائیل را می توان در ماجرای حطه مشاهده نمود در ذیل آیه 58 سوره بقره «وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوامِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِ.طَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزيدُ الْمُحْسِنينَ » نقل شده که وقتی این مردم بعد از چهل سال از بیابان تیه خارج شدند خداوند دستور داد  که با سروران الهی محمد ص و خاندان او تجدید میثاق کرده و یک بار دیگر به ایشان ادای احترام نمایند به این صورت که از دروازه ای که نماد اطاعت آنهاست وارد شوند در حالی که به نشان تسلیم و اطاعت سر فرود آورده و واژه «حطه» را بر زبان جاری می کنند از در خارج شوند تا خداوند هم گناهان گذشته آنها را عفو و نعمت های بیشتری به آنها بدهد، لیکن آنها به جای عمل به دستور موسی ع کلمات ناپسند بر زبان جاری نموده و با تمسخر از در خارج شدند.

ماجرای «روز شنبه» هم شاهد مثال دیگری از گردن کشی این مردم است. در روایات آمده که طایفه ای از آنها در کنار دریا ساکن بوده و از راه صید ماهی ارتزاق می نمودند، خداوند روز شنبه را، روز تعطیل آنها قرار داده و در این روز ایشان را از صید ماهی منع کرده بود، اما آنها مثل همیشه به فکر حیله افتادند و شیطان هم راه وچاره  نشانشان داد، به این صورت  که  کنار دریا  حوضچه هایی ساختند تا بر اثر جذر و مد ماهی ها وارد شان شوند و همانجا  بمانند تا روزبعد صاحب هر گودالی بیاید و صید خود را بردارد... و خداوند به مجازات این حیله گری آنها را به بوزینه تبدیل کرد و از بین برد.

 

 همچنین  ذیل آیه شریفه 55 سوره بقره «وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى‏ لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ» نیز یکی دیگر از ماجراهای بنی اسرائیل آمده که ضمن روایتی از امام حسن عسکری ع نقل شده است: هنگامی که خداوند از این قوم به فرقان عهد گرفت - يعنى بنبوت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امامت على عليه السّلام - تا كافر از مؤمن ظاهر و جدا شود لیکن آنها  گفتند ما بتو ايمان نياوريم تا آن خدائى را كه باين فرقان تو را امر كرده آشكارا و بچشم مشاهده نموده و ما را باين امر خبر بدهد ناگاه صاعقه آنها را فرا گرفت در حاليكه به چشم خود عذابى كه نازل ميشد ملاحظه كردند .

در هر حال حکایات مربوط به عصیانگری این قوم بسیار بوده که نمونه هایی از آن بیان گردید.

با چنین پیشینه و سابقه ای قوم موسی ع آمادگی هر نوع ماجرا جویی و بازگشت به کفر و تجاهلی را داشته اند و صفات قومیت پرستی و خود برتر بینی به شدت در میانشان به چشم می خورده است به جز اقلیتی که ایمان آورده و حضرت موسی را یاری می دادند باقی مردم به شدت متزلزل بوده و دائما به کفر و نفاق سابق باز می گشته اند و از همه مهمتر این که نسبت به نعمت بزرگی که خداوند حکیم بدانها سپرده بود، ناسپاس و حق ستیز بودند.

 

در مجموع می توان نتیجه گرفت غیبت چهل روزه موسی از بین آنها برای چنین مردم سست اراده و لجوجی که هیچ گاه صبر و بردباری و پایبندی بر تصمیم و قول را تجربه نکرده بودند بس سنگین می نمود و ناشکیبایی و روحیات خاص آنها با هر نوع خیانتی سازگار بود.

موسی به آنها وعده غیبت سی روزه داد لیکن نه تنها در سی و یکیمن روز در میانشان نبود بلکه تا چهل روز غیبتش ادامه یافت، لذا وقتی با دعوت سامری مواجه گردیدند به اندازه کافی بهانه برای خیانت داشتند.

جعفر بن محمّد بن عماره از امام صادق از پدرش و از جدّش عليهم السّلام روايت كند كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمودند:

«قسم به خدايى كه مرا به حقّ به عنوان پيامبر و بشير برانگيخت امّت من نيز سنّت هاى پيشينيان را طابق النّعل بالنّعل پيروى خواهند كرد حتّى اگر در امّت بنى اسرائيل مارى به سوراخى داخل شده باشد در اين امّت نيز مارى به مانند آن داخل سوراخ خواهد شد .»

( كمال الدين-ترجمه پهلوان، ج‏2، ص: 401)

اینک در این عصر و زمانه ما نیز چون  فرزندان یعقوب با حقیقتی مشترک مواجه هستیم: «غیبت»...غیبت حجت خداوند و آخرین وصی پیامبر ص .

حال اگر در صفات و خصائص نیز به آن قوم شباهت پیدا کنیم، بی شک ظهور سامری ها و گوساله ها انتظارمان را خواهد کشید.

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.