نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام
image

دو پدر، دو دیدگاه

 

او کاری جز گردن زدن آدم ها ندارد واین شغل اوست. در یک روز ممکن است تا پنج نفر را با شمشیرش به کام مرگ بکشد بدون این که احساس بدی داشته باشد.

البیشی گردن زدن را از سن بسیار کم از پدرش یاد گرفته است. جلادی در خانواده البیشی موروثی است و سه نسل است که آنها این شغل را دارند. اکنون او خود در مکه فرمان گردن زدن را اجرا می کند و پسرش این وظیفه را در ریاض برعهده دارد. شبکه ال بی سی با این جلاد سعودی گفتگویی ترتیب داده است که می خوانید:

عبدالله بن سعد البیشی، شما یکی از معروف ترین چهره های عربستان هستید که وظیفه گردن زدن محکومان را برعهده دارید. شمشیر شما تاکنون جان افراد زیادی را گرفته است. جلادی را از چه زمانی آغاز کردید؟

-  پس از مرگ پدرم این کار را شروع کردم. تقریبا یک هفته از مرگ پدرم می گذشت که جلاد شدم. در آن زمان شمشیری برای خودم نداشتم و همان شمشیر پدرم را در دست می گرفتم. اولین ماموریت من اعدام سه نفر بود.

 

وقتی کوچک بودید همراه پدرتان در میدان اجرای حکم حاضر می شدید؛ به نظر شما این همراهی ها نقطه عطفی در زندگی تان بود و سرنوشت کاری شما را رقم زد؟

 -  بله یک بار وقتی به مدرسه می رفتم، پدرم در مکه اجرای حکم داشت. او می بایست در مقابل ملک عبدالعزیز - پادشاه وقت عربستان – محکوم به مرگی را گردن می زد. من در آن زمان پسر بچه بودم. اولین چیزی که به مغزم خطور کرد این بود که سیستم خونرسانی پس از گردن زدن چگونه عمل می کند. خیلی دوست داشتم آن را ببینم.

 وقتی پدرم شمشیرش را فرود آورد دویدم تا صحنه را ببینم، دیدن آن صحنه همان و بیهوش شدن همان، چند ساعت بعد در اتومبیلی که به سمت خانه می رفت به هوش آمدم. شب موقع خواب هر چه سعی می کردم بخوابم نمی توانستم، کابوس می دیدم اما فقط همان یک دفعه بود و به آن عادت کردم.

 

اولین روزی که حکم اعدام را اجرا کردید را به یاد دارید؟

-  بله به خوبی آن روز را به یاد دارم. به من گفتند که باید جانشین پدرم باشم، من هم قبول کردم. شمشیر پدرم را در دست گرفتم و حکم را اجرا کردم..

 

آیا تا به حال گردن فردی که او را می شناختید زده اید؟

- .... بله، برخی از افرادی که گردن زدم دوستانم بودند اما من دستور را اجرا می کنم.

 

آیا شما به پسر بزرگ تان یا دیگر برادرهایش آموزش جلادی می دهید تا در آینده چنین شغلی داشته باشند؛ چرا که شما نیز جلادی را از پدرتان به ارث بردید؟

-  بله پسرم بدر، اکنون در ریاض جلاد است... . (باشگاه خبرنگاران جوان با تخلیص)

 

*****

این جلاد عرب نه تنها با افتخار و مباهات از شغل پدران خود یاد می کند بلکه آن را به عنوان میراثی شکوهمند برای فرزندان باقی گذاشته درحقیقت پدران او سنتی را در خانواده بنیان نهاده اند که مسیر زندگی نسل های آینده را تحت تاثیر خود قرارداده است. بی شک قساوت و سخت دلی و به دور ماندن از ترحم و دلسوزی و احساس رضایت از جداشدن سر و پایان گرفتن یک زندگی (هرچند به ادعای او مجرمین و خطا کاران) از آثار و نتایج این میراث است؛ اما پدران دیگر چه میراثی از خود باقی می گذارند؟

این جا پدر دیگری نیز هست که او نیز به اجداد طاهرین خویش بالیده و چنین می نگارد:

«...همانا هر صاحب حسب و نسبی آرزومند است که حسب و نسب او از حسب و نسب ما بوده باشد و لکن ما هرگز حسب و نسبی بهتر از حسب و نسب پاکیزه خود سراغ نداریم که آرزو کنیم یا راضی شویم که ازایشان و فرعی از فروع آنان باشیم...»

آری سید بن طاوس عالم نام دار شیعه نیز برآن است رسمی را میان خاندان خویش پایه گذاری و سنت حسنه ای از خود باقی نهد وی برای فرزندان خردسال خود کتابی می نویسد تا هنگامی که به سن تکلیف می رسد دستورالعمل و راهنمای مکتوبی در دسترس داشته و با عمل کردن به آن به نیکبختی ابدی دست یابند.

براستی سید ابن طاوس در سفارشنامه مکتوب خود چه رسم و عادتی را برای نسل خود به یادگار گذاشته؟

وی فرزند خود را امر می کند که در هر یک از امور دنیا و آخرت اعم از جزئی و کلی به خداوند و امام زمان خود رو کرده و و طلب خیر و راهنمایی نماید و بدون استخاره و استشاره به کاری وارد نشود...و سفارش نموده که به تحصیل علوم دین و معارف مورد نیاز خود بپردازد و علم  را حتما از محضر عالمان حقیقی و شاگردان مکتب اهل بیت ع بیاموزد ... .

او خطاب به فرزند چنین می نگارد:

...به شکرانه این مسرت و احسانی که خداوند به سبب ولادت  تو به من مرحمت فرمود، با کمال مذلت و انکسار ، در پیشگاه حضرتش برپا خاسته و به امر خداوند تو را بنده مولانا مهدی علیه السلام  و متعلق به او قرار دادم و مکرر در حوادثی که برای تو پیش آمد کرده به حضرتش پناهنده شده و به ذیل عنایتش متوسل گشتم، پس حضرتش را مکرر در خواب دیده و برما انعام فرموده و متولی قضای حوایج تو شده است که وصف آن نتوانم نمود.

پس در موالات و دوستی و وفا به حق آن حضرت و تعلق خاطر و توجه قلبی به حضرتش به طوری بوده باش که خدا و رسول و آن حضرت و پدران بزرگوارش خواسته اند و حوائج و خواسته های او را بر حوائج خود مقدم بدار به شرحی که در کتاب "المهمات" بیان نموده ام و ابتدا کن به صدقه دادن برای آن حضرت قبل از آن که برای خود و عزیزانت صدقه بدهی و دعا برای آن حضرت را بر دعا برای خود مقدم بدار و برای وفا به حق آن حضرت و عطف توجه و احسان حضرت به خود در هر امر خیری، حضرتش را بر خود مقدم بدار و در هر روز دوشنبه و پنج شنبه با کمال ذلت و خضوع، حوائج خود را بر حضرتش عرضه بدار و در مقام مخاطبه با وی بعد از سلام به حضرتش، زیارتی که اول آن سلام الله کامل است بخوان...و بگو يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَآ إِنَّ اللّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ...(یوسف/88)

و بگو ای سید و مولای ما این مقام برادران یوسف است با برادر و پدر خود که بعد ازآن همه جنایات به آنان ترحم فرمودند و از گناهانشان گذشتند پس اگر ما در نزد خدا و رسول و پدران بزرگوارت و نزد تو مرضی و پسندیده نیستیم، تو ای سید ما اولی و احقی به این که ما را مشمول و رحمت و حلم و کرم خود قرار دهی، از حضرت یوسف که برادران خود را مشمول عطوطفت و مهربانی و احسان خود قرار داد...

بدان که اعضا و جوارح تو سرمایه و امانت هایی هستند از خداوند جل جلاله در نزد تو، که با آنها جهت دنیا و آخرت خود تجارت نمایی پس اگر در غیر آنچه برای آن خلق شده و از طاعات و مراقبات صرف نمایی یا این که اوقات خود را به غفلت بگذرانی هرآینه بر خود خسران و زیان وارد نموده و در نتیجه مستحق هجران و خواری از طرف سید و مولای خود شده ای...

(برگرفته از کتاب "برنامه سعادت ترجمه کشف المحجة لثمرة المهجة")

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.