نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

بسم الله الرحمن الرحیم

در اندیشه ی سعادت:

درست همان طور که پیامبر پیشگویی کرده بود در سحرگاه نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجری هنگام نماز و به دست تبهکارترین انسانها با شمشیری که تیغه ی آن را به سمی کشنده آب داده بودند ضربتی کاری به پیشانیش فرود آمد و محاسن مبارکش را از خون پیشانی رنگین ساخت. اثر آن ضربت بیشتر از آن رو کاری بود که درست به همان جا که بیشتر عمرو بن عبدود در جنگ خندق ضربتی زده و هنوز اثر آن هنوز در پیشانیش بود فرود آمد.
بالاخره مرگ آمد اما این بار نیز خجلت زده شد. چون وقتی ضربت شمشیر به پیشانیش خورد رضایتمندانه فرمود:
فزت و رب الکعبه" به خدای کعبه که رستگار شدم".
واینک اوست که در بستر مرگ آرمیده است. خاک مرگ به روی کوفه پاشیده اند. از آسمان غم می بارد. شهر یکپارچه نگران و ناراحت است. وقتی این صدا در شهر پیچید که:" قتل امیرالمومنین" دست و پای مردم سست شد؛ همان مردمی که بارها امیر و امامشان از پی بی وفایی و پیمان شکنی وسست عهدی آنان شکایت می کرد؛ همان مردمی که درباره شان می فرمود:
" ای گروهی که جسمتان اینجا حضور دارد اما عقل و خرد شما پنهان گشته است. ای گروهی که خواسته هایتان گوناگون است. ای گروهی که فرمانروایتان گرفتار شمایند. من که امیر و فرمانده ی شما هستم خدا را اطاعت می کنم در حالی که شما از من فرمان نمی برید و معاویه که فرمانروای اهل شام است، خدا را نافرمانی می کند اما مردم شام از او فرمان می برند. به خدا سوگند که دوست دارم معاویه درباره ی شما مردم بی وفا و نافرمان با من معامله کند. از من سکه ی نقره بستاند و به من دینار طلا بدهد. ده نفر از شما را بگیرد و یک نفر از شامیان را بدهد."
در همین حال به یاد آورد که در جنگ احد وقتی گروهی از مسلمانان شهید شدند بر او سنگین آمد که چرا سعادت شهادت نصیب او نگشته است،  پیامبر به او فرمود تو نیز شهید خواهی شد اما به من بگو رد هنگام شهادت صبر و شکیبایی تو چگونه خواهد بود؟ و او به پیامبر عرض کرده بود: یا رسول الله صبر هنگام نزول بلاست. این که شما فرمودی برای من بشارت است و جای شکر و سپاس دارد.
اکنون مژده ی پیامبر به وقوع پیوست و او هم خدا را سپاس گفت.
شب پیش از ضربت خوردن وقتی خواب سبک او را در ربود، پیامبر را در خواب دید و از آن مردم به آن حضرت شکایت کرد و عرض نمود: ای رسول خدا! چه نافرمانیها و دشمنیها که از امت تو دیدم! پیامبر به او فرمود: نفرینشان کن و او هم گفت: خداوند به جای آنها بهترینها رانصیب من کند و به جای من بدترین ها را بر آنان چیره گرداند.
آری همان  مردم اینک سخت اندوهگین و افسرده اند. می دانند که روزهای سیاهی پیش رو خواهند داشت. همه می دانستند دیگر هیچ امیدی به زنده ماندن او نیست. آن حضرت خود بهتر از هر کس این را می دانست. پیشگوییهای پیامبر را درباره ی شهادتش و خوابی را که شب پیش دیده بود به خوبی به خاطر داشت. او آخرین ساعات زندگیش را سپری می کرد. می خواست وصیت کند.
روز قبل عده ای از مردم به عیادتش آمده، از او خواسته بودند تا اگر سفارشی دارد به آنان بفرماید. آن حضرت هم مطالبی را فرموده بود. اما این بار می خواست و صیت نامه ی رسمی اش را  تنظیم کند.

برگرفته از کتاب : آخرین دیدار
تالیف : دکتر نادر فضلی

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.