نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

فدک

قسمت اول

فدک چیست؟

فدک پرونده تا قیامت گشوده تظلم اهل بیت است.

فدک سندی دیگر از جنایات سیه کاران سقیفه است.

فدک کرسی قضاوت حق جویان تاریخ است.

فدک دفاع فاطمه(س) از امام زمانش است.

فدک سنگر دفاع از حریم ولایت است همانگونه که سقیفه خاکریز غاصبان ولایت بود.

فدک پرچم عاشقان اهل بیت است همانگونه که سقیفه آرم و نشان دشمنان حقیقت می باشد

فدک تنها یک سرزمین نبود، بلکه یک ماجرا بود، یک حکایت پرنکته و سرشار از رمز و راز، نبرد بین نور و ظلمت که شرح آن تا به امروز ادامه دارد.

فدک

شاخه های درختانش چنان درهم گره خورده و در یکدیگر فرو رفته بود که گویی شاخه هایی هستند از فولاد و آهن...

زمین فدک به مانند شادروان سبز رنگی بود پوشیده از کشتزارها...

زیرا خاکش حاصل خیز بود و بارده.... چشمه های آبش جوشان و روان... میوه هایش فراوان...

هنگامی که رزمندگان اسلام به آنجا نزدیک شدند، مردم فدک همانند همکیشان خیبری خود می پنداشتند مسلمانان دست به شمشیر آماده کارزارند اما از جایی که به گمانشان درنمی آمد، رستگاری به سوی آنان روی آورد آن رستگاری هدیه ای بود سخاوتمندانه از سوی پیامبری که خدایش فرستاده بود تا برای جهانیان راهنما باشد و آمرزش...

پیامبر خدا(ص) به سوی آنان پیک فرستاد که اگر به دین اسلام درآیند برای آنان است آنچه برای مسلمانان است و بر آنان است آنچه بر مسلمانان ... وگرنه آنچه دارند به پیامبر واگذارند و دینشان را برای خود نگهدارند تا پیامبر با آنان صلح کند.

ناسپاسی آنان را رها نکرد تا پیشنهاد نخست را بپذیرند... با پذیرفتن پیشنهاد دوم با پیامبر از در صلح درآمدند، پیامبر(ص) سایه شمشیرها را از سر آنان برگرفت و زمین فدک نشینان از آن پیامبر(ص) شد.

مردم فدک نیمی از آن زمین ها را برای پیامبر(ص) کشت می کردند و نیم دیگر آن را برای خود می کاشتند. زمین های فدک در دستان آنان ماند تا در آن ها کاشت و برداشت کنند، اما پیامبر(ص) با آنان شرط فرمود هر آن گاه بخواهد می تواند زمین ها را از آنان باز پس ستاند و همگی یهودیان را از آن روستا بیرون کند و در عوض سهمی که داشتند مبلغی به آنان واگذار کنند...

این چنین خیبر از آن همه مسلمانان شد، چه مسلمانان آن را با نیروی نبردافزارهایشان از دست صاحبانش بیرون کشیدند...

و فدک از آن محمد(ص) شد به تنهایی، چه محمد از راه آشتی آن را به دست آورد بی آنکه مسلمانان در آن جا لشکرکشی کنند و تاخت و تاز نمایند...

و این آیین خداوند است....اگرچه این صلح از ریختن خون های مردم جلوگیری کرد و زندگی آنان را نگاه داشت و آسایش و آشتی را به آنان به ارمغان آورد اما پس از چند سالی اندک، اختلاف بدفرجام و ناپسندی میان مسلمانان که «خلافت» آنان را به دو گروه، بخش کرده بود افکند و تا به امروز زمینه گسترده ای برای برخورد آرا و برهم تاختن قلم ها فراهم آورد...(۱)

 

واژه شناسی فدک

- در قاموس آمده فدک قریه ایست در خیبر، مصباح گوید فدک به فتح فا و دال، قریه ایست که با مدینه دو روز فاصله دارد، بین آن و خیبر کمتر از یک منزل راه است. (۲)

- فدک به حرکت فاء و دال و حرف آخر کاف قریه ایست در حجاز که بین آن و مدینه دو روز راه است و گفته شده سه روز راه است.(۳)

 

- فدک سرزمینی آباد در سراشیبی خیبر با چشمه ای پرآب و منطقه ای وسیع کشاورزی و قلعه ای مهم و نخلستان های آن از خیبر بیشتر بود. ساکنان آن عده ای از یهود بودند که با اهل خیبر ارتباط داشتند، نام این سرزمین هم به اسم «فدک ابن هام» اول کسی است که در آنجا سکونت یافته است. (معجم البلدان،ج۴،ص۲۳۸) این باغ ها در شمال مدینه واقع شده بود و هم اکنون نیز باقی و فاصله آن تا مدینه حدود هزار کیلومتر است.(۴)

 

فتح فدک

پس از فتح خیبر در سال هفتم و حدود چهار سال قبل از رحلت پیامبر(ص) جبرئیل نازل شد و از جانب خداوند دستور فتح فدک را آورد. در این فرمان تصریح شده بود که این اقدام می بایست توسط شخص پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) انجام شود و مسلمانان در آن شرکت نکنند. پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) پای قلعه رسیدند، بطور عادی هیچ راهی برای نفوذ به قلعه وجود نداشت، تصمیم برآن شد که مخفیانه از دیوار قلعه بالا روند، امیرالمومنین(ع) بر کتف پیامبر(ص) قرار گرفت و سپس حضرت برخاست و او را با خود بلند کرد و با معجزه الهی امیرالمومنین(ع) از دیوار قلعه فدک بالا رفت آنگاه که بر فراز دیوار قرار گرفت رو به اهل قلعه اذان گفت و صدای تکبیر بلند نمود. مردم قلعه فدک که گمان می کردند سربازان مسلمان برفراز قلعه هستند فرارکنان رو به سوی درب قلعه نهادند و آن را باز کردند و از آن خارج شدند تا در زمین های بیرون قلعه پراکنده شوند. هجده نفر از بزرگان آنان به دست امیرالمومنین(ع) به قتل رسیدند و در نتیجه بقیه تسلیم شدند. پیامبر خود و فرزندان آنان را اسیر نمود و غنایم را همراه آنان به مدینه آورد.

یهودیان فدک از پیامبر(ص) درخواست کردند که خودشان را آزاد کنند و اموال را به تناسب نصف با آنان مصالحه کند. حضرت این پیشنهاد را قبول کرد و امیرالمومنین(ع)را فرستاد با ضمانت خونشان با آنان مصالحه کرد و قرار بر این شد که هرکس از اهل فدک مسلمان شود خمس اموال او را بگیرند و هر کس بر دین خود باقی ماند همه اموالش را بگیرند.

این قرارداد بین پیامبر(ص) و یهود فدک به امضا درآمد و به دست آنان داده شد تا همیشه در طول تاریخ بدان عمل شود. این درباره جان و اموال شخصی آنان بود و سرزمین فدک به عنوان ملک شخصی پیامبر(ص) درآمد و قرار شد سالیانه یکصد و بیست هزار دینار سکه طلا به عنوان درآمد فدک ارسال نمایند.(۵)

 

فدک و حکم قرآن

بر اساس حکم صریح قرآن، فدک ملک شخصی پیامبر(ص) به شمار می رود زیرا این سرزمین بدون لشکرکشی و دخالت مسلمانان فتح شده و خداوند در قرآن فرموده:

«و آنچه را که از (اموال آنها) به رسولش برگرداند شما سپاهیان اسلام برآن هیچ اسب و استری نتاختید ولیکن خدا رسولانش را بر هرچیز که بخواهد مسلط می سازد و خداوند بر هر چیز تواناست و آنچه خدا از اموال کافران دیار به رسول خود برگرداند آن متعلق به خدا و رسول و ذی القربی می باشد و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان. این حکم برای آنست که غنایم دست به دست میان توانگران شما نگردد و آنچه رسول حق دستور دهد بگیرید و هرآنچه نهی کند واگذارید و از خدا بترسید که خدا سخت گیر است به هنگام عذاب.»(۶)

 

اعطای فدک به حضرت فاطمه(س)

فدک ملک پیامبر بود و شخصا درآمد فدک را برداشت می کرد تا آن هنگام که این آیه بر حضرتش نازل شد: «و ات ذی القربی حقه»(۷) حق نزدیکان را بپرداز- پیامبر(ص) در این مورد از جبرئیل توضیح خواست که مراد از ذالقربی کیست؟ جبرئیل عرض کرد: فدک را به فاطمه(س) واگذار کن تا وسیله گشایشی برای وی و فرزندانش باشد به عوض آن ثروت کلانی که مادرش خدیجه در راه خدا صرف و خرج نمود و به پاس مجاهدات پی گیری که آن بانوی بزرگوار در مسیر پیشرفت اسلان انجام داد. پیامبر(ص) فاطمه(س) را طلبید و فدک را به او عنایت فرمود در این هنگام مالکیت پیامبر نسبت به فدک پایان پذیرفت و فدک در تصرف شاهدخت اسلام درآمد.(۸)

پیامبر(ص) حضرت زهرا را فرا خواند و فرمود: خداوند فدک را برای پدرت فتح کرد و چون لشکر اسلام آنجا را فتح نکرده اند مخصوص من است و تعلقی به مسلمانان ندارد و هر تصمیمی بخواهم درباره ان می گیرم. دستور خداوند نیز درباره اعطای آن به تو نازل شده است. از سوی دیگر مهریه مادرت خدیجه بر عهده پدرت مانده است و پدرت در قبال مهریه مادرت و به دستور خداوند فدک را به تو عطا می کند، آن را برای خود و فرزندانت بردار و مالک آن باش. حضرت زهرا عرض کرد: تا شما زنده هستید من نمی خواهم تصرفی در آن داشته باشم. شما بر جان و مال من صاحب اختیار هستید. پیامبر فرمود: ترس آن دارم که نا اهلان تصرف نکردن تو در زمان حیاتم را بهانه ای قرار دهند و بعد از من آن را از تو منع کنند. عرض کرد: آنگونه که صلاح می دانید عمل کنید.(۹)

امام المقسرین احمد ثعلبی در تفسیر کشف البیان و جلال الدین سیوطی در جلد چهارم تفسیر خود از حافظ ابن مردویه احمدبن موسی مفسر معروف متوفی ۳۵۲ از ابی سعید خدری و حاکم ابوالقاسم حکانی و ابن کثیر عمادالدین اسماعیل ابن عمر دمشقی فقیه شافعی در تاریخ و در باب۳۹ از تفسیر ثعلبی و جمع النوائد و عیون الاخبار نقل می کند که چون نازل شد آیه «و آت ذاالقربی حقه» رسول اکرم(ص) فاطمه را خواند و فدک بزرگ را به او عطا نمود.

تا رسول اکرم(ص) حیات داشت فدک در تصرف فاطمه(ع) بود و خود بی بی اجاره می داد و مال الاجاره را به اقساط ثلاثه می آورند. بی بی فاطمه به قدر قوت یک شب خود و فرزندانش برمی داشت بقیه را در میان فقرا بنی هاشم و زائد آن را به سایر فقراء و ضعفا به میل خود ارفاقا تقسیم می نمود.(۱۰)

در نهج البلاغه آمده علی(ع) ضمن نامه ای به عثمان ضیف می نویسد: آری از آنچه آسمان بر آن سایه افکنده است، فدک در دست ما بود که گروهی برآن بخل ورزیده و گروهی دیگر در آن سخاوت به خرج دادند و خدا بهترین داور است.(۱۱)

 

اسناد فدک

علامه مجلسی از کتاب خرایج نقل می کند: آنگاه رسول اکرم(ص)، علی(ع) را خواند و فرمود تکه پوستی بیاور، بعد به وی دستور دادند بنویس که من فدک را به فاطمه(س) بخشیدم و بر این معنی علی بن ابیطالب(ع) و خدمتکار رسولخدا(ص) و ام ایمن شهادت دادند.(۱۲)

 

پیامبر ورقه ای خواست و امیرالمومنین(ع) را فرا خواند و فرمود سند فدک را بعنوان بخشوده و اعطایی پیامبر(ص) بنویس و ثبت کن. امیرالمومنین(ع) آن را نوشت و خود حضرت و ام ایمن بر آن شهادت دادند. پیامبر(ص) در آنجا فرمود: ام ایمن زنی از اهل بهشت است. حضرت زهرا(س) این نوشته را تحویل گرفت و هنگام غصب فدک آن را عینا نزد ابوبکر آورد و به عنوان مدرک ارائه فرموده است.(۱۳)

 

فدک بعد از پیامبر(ص)

در ده روز پس از رحلت پیامبر(ص) مأموران ابوبکر به دستور خاص او به فدک رفتند و نماینده حضرت زهرا(ع) را از آنجا اخراج کردند و ملک آن را غصب نمودند و درآمد آن را بطورکامل برای مخارج حکومت غاصبانه خود صرف کردند و کوچکترین توجهی به سابقه مفصل امر الهی و عمل پیامبر(ص) در مورد فدک و سندی که تنظیم شده بود و شاهدانی که گواهی دادند و آنچه پیامبر(ص) در حضور مردم فرموده بود نکردند.(۱۴)

 

انگیزه های غصب فدک

بدون شک منظور و مقصود غاصبان فدک از این عمل صرفا رسیدن به یک قطعه زمین و بهره مندی از منافع مادی آن نبوده بلکه اهداف سیاسی خاصی را نیز در نظر داشته اند. به دنبال ماجرای سقیفه و غصب خلافت علی(ع) که بر پایه های محکمی چون خطابه غدیر و سفارش های اکید و مکرر پیامبر(ص) استوار گشته بود و در مواجهه با اعتراض اهل بیت به این غصب ناجوانمردانه عمر و ابوبکر علیهم لعائن الله و پیروان آنها به این نتیجه رسیدند که باید پی در پی ضرباتی کوبنده بر قامت استوار ولایت و اهل بیت رسالت فرود آورند تا بلکه بتوانند آن را هر روز پیش از پیش ضعیف و ناتوان ساخته و سرانجام از میان بردارند.

غصب فدک که در ادامه نقشه سقیفه و مکمل طرح های خلفا، برنامه ریزی شده بود اهداف متعددی را پی گیری می نمود. از بعد اقتصادی فدک سرزمینی وسیع و حاصلخیز بود که از محصول آن هم امور داخلی اهل بیت(ع) اداره می گشت و هم خانواده های بی سرپرست و ایتام...اطعام می شدند و مسلما این رفع نیاز مساکین باعث جذب قلوب آنان نسبت به خاندان رسالت می شده است.

غاصبان خلافت به نحو حساب شده ای به مصادره فدک اقدام نمودند تا اولا این منبع و سرمایه عظیم اقتصادی را از دست اهل بیت خارج سازند و هم از بعد سیاسی اقتدار و حکومت و سلطه خود را نشان داده و با چنگ و دندان نشان دادن، اهل بیت پیامبر(ص) را سرکوب و وادار به سکوت نمایند. کما اینکه برخورد موذیانه و فریبکارانه و نقش بازی کردن ها و به یکدیگر حواله کردن ها و کلیه اعمال خلیفه اول و دوم علیهم لعائن الله در جریان دفاعیات و اقدامات متقابل اهل بیت(ع) موید این ادعای ما و نشانگر نقشه های از پیش طراحی شده آنهاست.

ابن ابی الحدید می گوید از علی بن فاروغ استاد مدرسه مغربیه بغداد سوال کردم: آیا فاطمه(س) راستگو بوده است؟ گفت: آری.

گفتم: پس چرا ابی بکر فدک را به وی نداد با اینکه می دانست او راست می گوید.

استاد با اینکه زیر بار حق نمی رفت و اخلاقا مرد با ابهت و کم مزاحی بود در اینجا جواب لطیفی داد. گفت: اگر ابابکر به مجرد ادعای فاطمه(س) فدک را به او رد می کرد فردای آن می آمد و ادعا می کرد که باید خلافت و حکومت را به شوهرش برگردانند آنگاه ابوبکر نه می توانست عذر بیاورد و نه می توانست موافقت کند چون با رد فدک به مجرد ادعا، تثبیت کرده بود که فاطمه(س) در هر چه که ادعا کند بدون اینکه احتیاج به دلیل و شاهد داشته باشد راستگو است.

ابن ابی الحدید می گوید: اگرچه این کلام را استاد بر سبیل شوخی و مزاح گفت ولی سخن بسیار صحیحی است.(۱۵)

 

پی نوشت ها:

۱. عبدالفتاح عبدالمقصود، کتاب فاطمه زهرا در پرتو خورشید محمدی،ص۳۰۳

۲. فاطمه الزهرا(س) از ولادت تا شهادت ص۳۱۵

۳. معجم البلدان حموی در باب فاء و دال

۴. اسرار فدک، محمدباقر انصاری، ص۱۸

۵. اسرار فدک،ص۱۸و۱۹

۶. حشر،۶و۷

۷. اسرا،۲۶

۸.کتاب فدک، سید محمد حسن قزوینی،ص۱۷

۹. کتاب اسرار فدک، محمدباقر انصاری، ص۲۱

۱۰. کتاب شب های پیشاور، مرحوم سلطان الواعظین شیرازی،ص۶۳۳

۱۱. فاطمه از ولادت تا شهادت،ص۳۲۱

۱۲. فاطمه از ولادت تا شهادت،ص۳۲۰

۱۳. کتاب اسرار فدک،ص۲۲ به نقل از بحارالانوار،ج۲۱،ص۲۳

۱۴. کتاب اسرار فدک صفحه۲۳ به نقل از شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید

۱۵.شرح نهج البلاغه،ج۱۶،ص۲۸۴- کتاب فدک تألیف سیدمحمدحسن قزوینی،ص۴۹۹

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.