نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

اساسنامه شوم!


چرا با وجود اینکه در خطابه غدیر -این معتبرترین سند تاریخ-، حضرت علی (ع) به روشنی و وضوح از طرف خداوند بعنوان جانشین پیامبر (ص) تعیین شده بودند، باز مردم به پیروی از آن بزرگوار گردن ننهاده و راه ضلالت و گمراهی پیش گرفتند؟

وقتی به هزار توی تاریخ مراجعه می کنیم در می یابیم که این ابرهای سیاه سقیفه بود که خورشید ولایت را پوشانید و مانع رسیدن نور آن به عالم شد.

اصحاب سقیفه اساسنامه ای را تنظیم و امضاء کرده بودند که بر اساس آن هرگز نگذارند غدیریان به مقصد خود برسند و آن اساسنامه این بود:


بسم الله الرحمن الرحیم


«این نوشته ایست که عده ای از اصحاب محمد رسول الله از مهاجرین و انصار بر آن متفق شدند، همانان که خداوند آنان را در کتاب خویش به لسان پیامبرش مدح کرده است.

آنان پس از اینکه فکر و مشورت کردند متفق القول شدند و این صحیفه را با توجه به ایام گذشته و روزگارهای باقیمانده نوشتند تا مسلمانانی که بعد از آنان می آیند به این عده اقتدا کنند.

اما بعد، خداوند با منت و کرمش محمد را بر همه مردم مبعوث نمود برای دینی که برای بندگانش انتخاب کرده بود. او وظیفه خود را ادا نمود و آنچه خدا به وی امر کرده بود تبلیغ نمود و بر ما واجب نمود و سنتها را پایه گذاری کرد.

آنگاه پروردگار پیشگاه خود را برای وی انتخاب کرد و او را با احترام و رضایت خاطر قبض روح نمود بدون آنکه کسی را برای بعد از خود به خلافت برساند.

پیامبر اختیار آن را بر عهده مسلمین گذاشت تا هرکس به فکر او و دلسوز بودنش اطمینان دارند برای خود انتخاب کنند.

مسلمانان باید بخوبی از پیامبران پیروی کنند همانطور که خداوند فرموده است:

«لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجو الله والیوم الاخر»

«برای شما نسبت به پیامبر پیروی نیکو لازم است برای کسانی که به خدا و روز قیامت امیدوارند»


پیامبر کسی را به خلافت نرساند بدلیل اینکه این امر در یک خاندان مانند ارث ادامه پیدا نکند بدون اینکه بقیه مسلمین در آن سهیم باشند و باعث دولتمندی اغنیا نشود تا کسی که به خلافت رسید نگوید این امر در این خاندان از پدر به فرزند تا روز قیامت به ارث می رسد.


بر مسلمین واجب است که پس از رحلت هر خلیفه ای، صاحب نظران جمع شوند و مشورت کنند و هرکس را که مستحق خلافت دیدند امیر خود نمایند و او را صاحب اختیار مسلمین قرار دهند، چرا که بر اهل هر زمانی کسی که صلاحیت خلافت را دارد مخفی نمی ماند.


اگر کسی از مردم ادعا کند که رسول الله شخصی به عنوان خلیفه منصوب کرده و اسم و نسب او را معین نموده سخن باطلی گفته و حرفی زده که اصحاب پیامبر خلاف آن را معتقدند و با جماعت مسلمین مخالفت کرده است.اگر کسی ادعا کند که خلافت پیامبر ارثی است و او این امر را برای کسی به ارث می گذارد حرف محالی زده است، زیرا پیامبر فرموده است: «ما پیامبران ارث نمی گذاریم و هرچه از ما بر جای می ماند صدقه است»


اگر کسی ادعا کند که خلافت جز برای یک نفر از بین مردم صلاحیت ندارد و منحصر در اوست و سزاوار دیگری نیست برای اینکه پشت سر نبوت است، چنین کسی دروغ گفته است! زیرا پیامبر فرموده:

«اصحاب من مانند ستارگانند که به هر کدام اقتدا کنید هدایت خواهید شد».


اگر کسی ادعا کند که او مستحق خلافت و امامت بدلیل خویشاوندی با پیامبر است و خلافت منحصر در او و فرزندانش می باشد یعنی فرزند از پدر خلافت را ارث می برد و این در هر زمانی ادامه دارد و هیچ کس جز اینان صلاحیت ندارد و تا روز قیامت سزاوار آنهاست، چنین کسی هم دروغ گفته است هرچند که نسب خویشاوندی نزدیکی با پیامبر داشته باشد!


زیرا خداوند فرموده است – و کلام خدا بر همه حاکم است - «ان اکرمکم عندالله اتفاکم»، «با ارزش ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست»

همچنین پیامبر فرموده استحقوق مسلمین مساوی است و پایین ترین افراد هم می توانند درباره حقوق خود اقدام کنند.همه مسلمین ید واحد در برابر دشمنانشان هستند».

پپس هر کس به کتاب خدا ایمان آورد و به سنت پیامبر اقرار کند راهش مستقیم است و به سوی خدا پیش می رود و مسیر صحیح را می پیماید.هر کس روش خلیفه را قبول نکند مخالف حق و کتاب خداست و از جماعت مسلمین جدا شده است، او را بکشید که قتل او به صلاح امت است.


همچنین پیامبر فرموده است:

«هر کس در بین امت من در حالی که متحد بودند آمد و قصد داشت تفرقه بیاندازد او را به قتل برسانید هر که می خواهد باشد، چرا که اتحاد، رحمت و اختلاف، عذاب است.امت من هیچ گاه بر گمراهی متفق نخواهند شد و مسلمانان ید واحدی در برابر دشمنانشان هستند». بین مسلمین کسی اختلاف نمی اندازد مگر اینکه تکروی می کند و دشمن آنهاست و به دشمنان مسلمانان کمک می کند. خدا و رسولش خون او را مباح و قتل او را حلال کرده اند.

سعید بن عاص این صحیفه را با توافق کسانی که اسم و شهادتشان در آخر این ورقه است در محرم سال دهم هجری نوشته است. الحمدالله رب العالمین»

امضا کنندگان:

ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه، عبدالرحمن بن عوف، سعدبن ابی وقاص، ابوعبیده جراح، معاویة بن ابی سفیان، عمرو بن عاص، ابوموسی اشعری، مغیرة بن شعبة ثقفی، اوس بن حدثان نضری، ابوهریرة، ابوطلحه انصاری، ابوسفیان، عکرمة بن ابی جهل، صفوان بن امیة بن خلف، سعید بن عاص، خالدبن ولید، عیاش بن ابی ربیعة، بشیربن سعد، سهیل بن عمرو، حکیم بن حزام، صهیب بن سنان، ابوالاعور اسلمی، مطیع بن اسود مدری و...

(بحارج28ص102)


متوجه شدید که اینان در اساسنامه شوم و پلید خودشان آگاهانه با خط به خط و نکته به نکته خطابه غدیر، مخالفت نموده، به پیامبر (ص) دروغ بسته و جعل حدیث نموده و فضائلی را که از علی(ع) در خطابه غدیر نقل شده ، انکار کردند و سفارشهای پیامبر (ص) را زیر پا گذاردند.

اما حقیقت این بود که نه اساسنامه شوم آنها می توانست مفاد واضح و روشن خظابه غدیر را باطل کند و نه اهل سقیفه واقعا هماورد علی (ع) بودند، آنچه باعث پیروزی ظاهری آنها شد پیمان شکنی ،سست عهدی و دنیا طلبی مردم بود.


امام عصر(عج) در پیامی به صراحت می فرمایند:

«اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد، در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند همدل می شدند،میمنت ملاقات ما از ایشان به تاخیر نمی افتاد...»

(کلمه الامام مهدی ص201)


و این نیست مگر همان پیمانی که ما در روز میثاق بستیم و در غدیر آن را تجدید نمودیم که :

ولایت پیامبر(ص) و ائمه(ع) را نپذیرفته و شئون آنان را رعایت و یاریشان دهیم و آن بزرگواران نیز متضمن دنیا و آخرت ما شده و نعمت ها و برکات از زمین و آسمان بر ما نازل گردد.وصد افسوس...

آیا به راستی وظیفه امروز ما چیزی جز بازگشت به عهد و پیمان گذشته و تجدید میثاق هاست؟


کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.