نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

قاتلان اصلی


ای حسین فرات را نبینی که چون شکم ماهیان موج می زند به خدا از آن نچشی تا از تشنگی بمیری!

این نعره ناخوشاهنگ شمر است که در میدان پیچیده.



آری این چنین سپاهان سیاه دل یزید، آب را بر فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله بسته اند و او با کام تشنه، شجاعانه شمشیر می زند و جرثومه های ظلم و نفاق را چون برگ خزان بر زمین می ریزد.

اما ای کاش کمی آب بود، آه که اگر جرعه ای آب می نوشید این پسر حیدر و شیر بیشه حق، در لشگر عمر سعد باقی نمی ماند که چنین رجز بخواند و گستاخی کند.

اما افسوس که کام تشنه و نبرد طولانی توانش را اندک اندک به ضعف می کشاند و خستگی بر او چیده می گردد.

کاش جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله زنده بود و حسین همچنان کودکی بود بر زانوی جدش نشسته و دست نوازش بر سر و رویش می کشید و پیشانیش را بوسه می داد و می فرمود:

حسین از من است و من از حسینم.

آن روزگار شیرین چه زود به انتها رسید. چرا صحیفه دلنشین نبوت چنین به تلخی گرایید و آسمان روشن و آفتابی ناگهان پوشیده از ابرهای تیره و سیاه گردید.

کدام دست ناپاکی با کدامین خامه شومی آن خط تابناک را قلم کشید و قصه تلخ و زشت دیگری را بر آن نگاشت؟

چه کسی به این سوال پاسخ خواهد داد؟

باز هم میدان است و نبرد، و حسین را سپاه اشقیا در میان گرفته اند؛ حسین ایستاده است و پیکرش پوشیده از زخم، تو گویی لباسی از خون به تن نموده است، خسته از نبردی طولانی، اندکی درنگ می کند تا نفسی تازه نماید، سنگی پیشانی مبارکش را در هم می شکند و خون بیرون می تراود، جامه بالا می برد تا خون از پیشانی بزداید، لیکن تیر سه شعبه ای سینه ولایت را نشانه می گیرد و چشمه های خون است که می جوشد، و حسین دستان مبارکش را زیر فوران خون پر می کند و می گوید: بسم الله و بالله و علی سنته رسول الله

آنگاه خون گرم و پاک را به آسمان می پاشد و نجوا می کند:

الهی تو می دانی مردی را می کشند که جز او پیغمبر زاده ای در زمین نیست،

آنگاه دوباره کفی از خون پر کرده و بر سر و روی می مالد و می فرماید:

به زودی با همین خضاب جدم رسول خدا را دیدار خواهم کرد و به او خواهم گفت : یا رسول الله عمر و ابوبکر لعن الله علیهم مرا کشتند.

و این پاسخ همان سوال است.

آری دستی که تاریخ روشن و تابناک غدیر را کنار زد و به خط سیاهی، تاریخ ننگین سقیفه را رقم زد، همو سرنوشت حسین علیه السلام را به کربلا کشاند و فرزندش حجه ابن الحسن را به غیبت.

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.