نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

عصر جمعه است. تو هنوز توی خیابون مشغول مسافرکشی هستی. اوقاتت حسابی تلخه و بر بخت بدت لعنت می فرستی و می گی اینم شد شانس؟ همه مردم روز جمعه رو تو خونه کنار زن و بچه نشستند و من باید تا خود شب جون بکنم و مسافر جابجا کنم تا چرخ زندگیم بچرخه ....

تو خسته ای، نا امیدی، اما حالا که چراغ قرمز چهار راه به تو فرصت داده دقایقی توقف کنی بد نیست از فرصت استفاده کنی.



نگاهی به اون بالا بنداز، اون پنجره رو می گم، اون ساختمون بلنده، توی اون حیاط پر درخت. اونجا یه بیمارستانه، اگه یک کمی دقت کنی توی قاب اون پنجره یه جوونو می بینی که با لباس بیمارستان چشم دوخته به افق.

درست نگاه کن! تو چشماش رو از اینجا نمی تونی ببینی، اما اگر می تونستی، می دیدی که غم توی اون موج می زنه، صورتش سرد و بی روحه، عصر جمعه وقت ملاقات که تموم بشه بیمارستان خلوت می شه، بیمارها می مونند و تخت های فلزی و پنجره هایی که تنها راه ارتباط اینجا با خیابون و فضای بیرونه و یه حیاط پر درخت که کلاغ های درختاش هم با کلاغ های دیگه فرق دارند، فضای بیمارستان حال و هوایی داره که مخصوص خودشه، هیچ جای دیگه ای این حال و هوا رو نمی بینی.

به اون جوون نگاه کن سالهاست که اینجا خونه اونه، اصلا همه دنیای اون اینجاست.روز اگه به برکت مسکن های قوی درد استخوان سوز سرطان، امانش بده توی حیاط لابلای درختا قدم می زنه یا از پنجره اتاقش بیرون رو نگاه می کنه.

حالا دیدی وضع تو اونقدرها هم بد نیست، هر قدر هم که گرفتار باشی از تو گرفتارتر هم هستند، این نشون می ده که تو چقدر باید شاکر خدا باشی و قدر نعمتهایی رو که داری بدونی و این نعمت ها چقدر بی حد و حصرند و از هر سو تو رو فرا گرفته اند اما تو از اونها غافلی و تنها به یاد چیزهایی هستی که نداری.

بیا با هم یادی از نعمت های خدا کرده و از صمیم دل نجوا کنیم :

«...ای خدا!

چه بسیار ابرهای تیره مکروه که از سرم بازگرداندی و آسمان نعمتی که بر من فرو باریدی و نهرهای کرامتی که برایم جاری نمودی منفذهای حوادثی که روی آن را پوشاندی و چه سرچشمه های نعمتی که تو آن را منتشر ساختی و گستراندی و بس عافیتی که بر سرم افراشتی و گردابهای گرفتاری که تو مهارشان نمودی و چه بسا اموری که تو آنها را اراده کردی و مقدر ساختی و هیچ چیز تو را از رسیدن به آنها مانع نگشت و باز نداشت.

ای پروردگار من!

چه بسیار حسن ظنی که تو برایم محقق نمودی و چه بسا فقرها که تو جبرانش کردی و چه بیچارگی ها که پایانش بخشیدی و زمین خوردن هلاکتی که باز بلند کردی و چه مشقتها که آسانش ساختی در حالیکه تو آنی نبودی و نیستی که مورد سوال قرار گیری بلکه این دیگرانند که باید مورد سوال تو قرار گیرند و پاسخگویت باشند.

عطا و بخشش تو از تو نمی کاهد پس تو بی حد و حساب بخشیدی به آنکه از تو خواست و آنکه از تو درخواست نکرد و این در حالی بود که دائم حرمت های تو را هتک و بر نافرمانیت دلیری و جسارت می ورزیدم و از حدود تو تجاوز نموده، از تهدید تو غافل بودم و پیروی از دشمن تو و دشمن خودم باعث نشد که تو یاریم ننمایی و احسانت را بر من تمام نسازی.

خدای من!

چه بسیار بنده ای که صبح را به شب و شب را به صبح آورد در سختی و مشقت مردن جانش به سینه رسیده و به چیزی می نگرد که از هول آن دلها بلرزد و پوست شکافته شود در حالیکه من در عافیتم از همه اینها...

معبود من!

چه بسیار بندگانی که شب را به روز آورد در حالیکه از بیماری دردناک و اندوهی بی پایان برخود می پیچد، نه چیزی برای خوردن و آشامیدن دارد و نه راه چاره ای در حالیکه من تندرست و در سلامت کاملم.

ای پروردگار من!

چه بسا بنده ای که شب و روز خود را در هراس و ترس و اضطراب سپری می سازد و زمین با همه پهناوریش بر او تنگ می شود در حالیکه نه راه چاره ای دارد و نه راه نجات و من در امان و آرامشم.

پس سپاس سزاوار توست ای پروردگار من که نیرومند و شکست ناپذیری...»

فرازی از دعای جوشن صغیر – مفاتیح الجنان

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.