نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

علی(ع) مظلوم دیروز و امروز و فردا!

چرا شما شیعیان بر خلاف مولایتان رفتار می کنید.علی(ع) با خلفای زمانشان همراهی نموده و در مقابل آنان ۲۵ سال سکوت اختیار کردند و بر خلاف نظام موجود اقدامی انجام ندادند. تنها شیعه است که طریق تفرقه افکنی می پوید.(زندگانی حضرت علی را همه شنیده اند و می‌دانند که به دلیل رعایت مصلحت اسلام، چه از خودگذشتگی ها و فداکاری هایی را انجام داد، ولی با ظلمی که به ایشان می شد، باز در برنامه های سیاسی، خلفا را راهنمائی می کرد.)




بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب العالمین، والصلوة و السلام علی رسول الله و علی آله الطیبین الطاهرین، لا سیما علی بقیة الله فی العالمین روحی و ارواح العالمین له الفداء، و لعنت الدائم علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.


مقدمه:

کسانی که چنین مسائلی را مطرح می کنند نه درک درستی از امامت و ولایت در اسلام دارند و نه اطلاع دقیقی از تاریخ و البته شق سومی را هم می توان در نظر گرفت و آن استبعاد و تجاهل است در عین علم و آگاهی!

حقیقت این است که امامت در شیعه، مقام مادی همچون ریاستها و پادشاهی های دنیا نیست که افراد بر سر آن با یکدیگر رقابت می کنند. بلکه امامت یک مقام الهی است و امام نیز بسان نبی و پیامبر از جانب خداوند انتصاب می یابد و اهداف و وظایف او از قبل از جانب خداوند تعیین و مشخص گشته و امام مو به مو اجرا و اقامه نموده و شیعیان نیز موظف به تسلیم امر اویند. زیرا که اطاعت از امام در واقع همان اطاعت از پیامبر و خداست و با استنکاف از آن نصیبی از فلاح و سعادت چه در دنیا و چه در آخرت برایشان نخواهد بود، بنابراین نه امامت می تواند از امامت شانه خالی کند و نه مردم می توانند از اطاعت سرباز زنند. چ

در منابع اسلامی ادله و شواهد بی شماری مبنی بر اینکه امامت امری انتصابی است وجود دارد. سوالات زیادی از جانب مردم مطرح شده و پیامبر(ص) در پاسخ به صراحت علی(ع) و فرزندانش را منصوب از جانب خداوند معرفی نموده اند و در همین خطبه غدیر نیز این تصریح به چشم می خورد.

... واعلموا ان الله قد نصبه لکم ولیا و اماما فرض طاعته علی المهاجرین و الانصار و... علی کل موحد ماض حکمه

...بدانید که خداوند او را برای شما صاحب اختیار و امامی قرار داده که اطاعتش را واجب نموده است بر مهاجر و انصار و ... بر هر یکتاپرستی حکم او اجرا شونده و کلام او مورد عمل و امر او نافذ است.

(بخش سوم از خطابه غدیر محمد باقر انصاری)


نکته بعدی این که هر کس مختصر آشنایی با تعالیم اسلام داشته باشد می داند که امامت در شیعه دارای دوجنبه است:

الف - ولایت و امامت تکوینی یا باطنی. ب - حکومت ظاهری.

به اعتقاد شیعه امام بر کل جهان هستی ولایت و سرپرستی دارد و هدایت و به غایت رسانیدن کل کائنات وظیفه اوست و این مقام الهی را احدی نمی تواند از شخص امام غصب نماید.

اما حکومت ظاهری امام و حکومت سیاسی و اجتماعی او بر جوامع بشری نیز در راستای همان اهداف الهی می باشد زیرا امام منصوب الهی بهتر از هرکس به راه های سعادت بشر و اقامه عدل در جامعه آشنایی دارد و اوست که می تواند نظام تکوین و تشریع را در جهت رستگاری و فلاح دو جهان به خدمت گیرد و این همان نکته است که قرآن کریم در سوره اعراف آیه۹۶ به آن تذکر داده است :

«و لو ان اهل القری امنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء والارض و لکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون»

«اگر چنانچه اهالی سرزمینها ایمان آورده(به ولایت علی (ع) و پارسا می شدند هرآینه درهای برکت را از آسمان و زمین می گشودیم لیکن تکذیب و مخالفت نمودند و ما هم آنان را به نتیجه عملشان مبتلا نمودیم

لیکن در بین حکومت ظاهری امام و ولایت تکوینی و باطنی او تفاوتی وجود دارد و آن مشروط بودن خلافت ظاهری امام به مهیا بودن زمینه و شرایط کافی است و در این بین خواست مردم شرط اساسی است و مادام که انسانها خود به درک کافی نرسیده و طالب حضور امام بر سریر خلافت و عرصه سیاست نباشد امام ملزم به تشکیل حکومت نمی باشد.

به لسان روایت مثل امام مثال کعبه است همچنانکه کعبه ثابت است و مردم از بلاد به سوی آن رفته به گردش به طواف می پردازند، در مورد کعبه وجود امام نیز باید مردم خود به سوی آن شتافته و با تسلیم و انقیاد گرشان طواف کنند و از برکات این عمل بهره مند گردند نه آنکه منتظر و متوقع آمدن امام به سوی خود باشند.

بنابراین :

۱. عدم تشکیل حکومت و غصب خلافت ظاهری به معنی برچیده شدن بساط هدایت نیست (اگرچه تبدیل نمودن راه هموار به سنگلاخ و کوره راه است)

۲. بنای هدایت بر جبر نیست، در نظام خلقت برای بشر اختیار در نظر گرفته شده است و او چه زمان تحقق حکومت ظاهری امام و چه در شرایط غصب حکومت، خود باید با بصیرت و فهم کافی به سراغ منابع نور رفته از آن بهره مند گردد.

به هر صورت توجه به این دو نکته مهم ما را به این حقیقت می رساند که نه امامت، همان پادشاهی ظاهری است و نه امام -حضرت علی بن ابی طالب امیر المونین(ع)- می تواند با خلفا سازش کرده و از زیر وظایف الهی خود شانه خالی نموده باشد.

به راستی، مخالفان ما اگر معرض و معاند نباشند با سیری مختصر در تاریخ حیات حضرت امیرالمومنین علی(ع) پاسخ جامع و کاملی برای سوال خود دریافت می نمایند، لیکن پیش از مراجعه به نمونه های تاریخی، بد نیست چند نکته را برای خود روشن نمایند.

۱. آیا مبارزه تنها شامل لشکرکشی و جنگیدن با سلاح است؟

۲. در شرایطی که با براه انداختن هنگامه جنگ و سوختن خشک و تر اصل مکتب به خطر می افتد کدام کار عاقلانه تر است، حفظ مکتب یا بدست آوردن حکومت به هر قیمت؟

۳. آیا زمینه سازی فرهنگی و روشن نمودن اذهان خود نوعی مبارزه نیست؟

۴. آیا اگر ثابت بشود که حضرت علی(ع) برای حفظ دین اسلام از حکومت ظاهری چشم پوشی نموده این خود بزرگترین افتخارات نیست؟


«وگفتی مرا مانند شتری که چوب در بینیش کرده می کشند(برای بیعت با خلفا) کشیدند، تا بیعت نمایم. بخدا سوگند خواسته ای نکوهش نمایی، ستایش نموده ای و خواسته ای رسوا سازی، رسوا شدی (زیرا از این گفتار مظلومیت مرا هویدا ساختی، چون اقرار کردی که من به ظلم و ستم واکراه و اجبار بیعت نمودم و اجماعی که از روی ظلم و ستم محقق شود درست نبوده منکر آن را حق خواهد بود. پس خلفا را سرزنش نموده و با خودت رسوا ساختی) و بر مسلمان تا در دینش شک و در یقین و باورش تردید نباشد نقص و عیبی نیست که مظلوم و ستمکش واقع شود و قصد از بیان این حجت و دلیل من (که برای اثبات خلافتم اشاره کردم) بغیر از تو (خلفایی که ادعای تحقق اجماع نمودند) می باشد ولی از آن حجت و دلیل بمقدار آنچه بیان آن پیش آمد اظهار داشتم (تا تو به گمراهی خویش پی ببری

(نهج البلاغه، فیض الاسلام،ص۹۰۰، از نامه های حضرت علی(ع) در پاسخ به نامه معاویه)


حضرت علی(ع) بعد از سقیفه


در احتیاج طبرسی،ص۱۹۳ آمده:

«... چون بنی هاشم این فشار و سختگیری را مشاهده نمودند یکایک پیش رفته و با ابی بکر بیعت نمودند. تنها علی بن ابیطالب(ع) از بیعت امتناع نموده و فرمود: من سزاوارترم به این امر از ابی بکر و شماها برای بیعت کردن با من اولی هستید.... من نسبت به رسول خدا در حال حیات و هم در ممات آن حضرت از شماها مقربتر و نزدیکترم. من وصی و وزیر او هستم، اسرار و علوم او پیش من ودیعه گذاشته شده است، من بجز راستی و درستی کردار و گفتاری نداشته و از مرحله حق تجاوز نمی کنم، من نخستین کسی هستم که به رسول خدا ایمان آورده و او را تصدیق نمودم، من در مواقع جهاد با مشرکین پیش از همه مبارزه نموده و خود را سپر بلاها می نمودم، من به کتاب خدا و سنت پیغمبر او داناتر از همه هستم. من به دین پروردگار متعال و به عواقب امور اعرف و اعلم هستم، زبان من گویاتر و فصیح تر و دلم ثابت تر و طمأنینه قلبم بیشتر است


از همان نخستین روزها، پس از ماجرای سقیفه علی(ع) و اصحاب نزدیکش همچون سلمان، ابوذر غفاری، مقدادبن اسود، عمار یاسر در مقام دفاع از حق خود برآمده و در سخنرانیهای متعدد با بیانی فصیح با غاصبین حکومت به مباحثه و احتجاج پرداختند که شرح کامل این بیانات در کتب شیعه و سنی از جمله احتجاجات طبرسی موجود است.

یکی دیگر از اقدامات امیرالمومنین(ع) در جهت اتمام حجت با مردم، رو در رو شدن با مردم و مباحثه مستقیم با هریک از آنها بود.

در صفحه ۲۳۳ ترجمه احتجاجات طبرسی چنین آمده:

«پس سلمان گفت: چون شب شد امیرالمومنین(ع) حضرت زهرا(س) را سوار بر الاغی کرده و دست حسنین (ع)را گرفته و به خانه های اهل بدر از مهاجرین و انصار آمد و آنان را به یاری خود دعوت کرده و حق خود را به آنان تذکر داد و از میان آنها چهل و چهار نفر دعوت آن حضرت را پذیرفته و بنا گذاشتند که صبح زود سلاح در بر کرده و با سرهای تراشیده در محضر امیرالمومنین حاضر شده و بعد از بیعت بموت از آن حضرت طرفداری کنند و چون صبح شد کسی از آن جمعیت بجز چهار نفر که من بودم و ابوذر و مقداد و زبیر، عوام در موعد مقرر حضور بهم نرسانیدند».

به شهادت تاریخ امیرالمومنین(ع) به دفعات این ملاقاتها را تکرار نمودند و چون با بی توجهی مردم روبرو شدند ملازم خانه خود شده و به جمع آوری قرآن مشغول گشتند.

به شهادت تاریخ امیرالمومنین(ع) و خاندان و یارانش هیچ زمان از دفاع از خلافت که نه تنها حق مسلم آن حضرت که بیش از او حق همه شیعه بلکه همه انسانهایی که آرزوی زندگی در سایه سار چنین حکومتی را داشتند، باز نیاستادند اما اینکه مبارزه و دفاع از حریم حقیقت چرا هرگز شکل مسلحانه به خور نگرفت خود داستانی جدا دارد.

نویسنده کتاب شرح خطبه پیامبر اکرم در غدیر خم در صفحه۵۰۹ این کتاب چنین نگاشته است:

«... علی(ع) اگرچه در زمره مسلمین صدر اسلام بود ولی با سایر مسلمین حتی با مسلمین دسته اول بسیار فرق داشت، زیرا در نظر علی(ع) نه فقط دین اصل بود و دنیا فرع آن بلکه در تمام موارد دین را بدون هیچ مداهنه ای مقدم می داشت و در این روش مصون از خطا و لغزش بود و در این راه آنچنان پیش می رفت که دین را بر جان خود و عزیزانش مقدم می داشت و به این معنا که در بین دو امر، حفظ جان و حفظ دین به قطع و یقین مسلم حفظ دین مقدم بود، چنانکه شخص رسول خدا(ص) هم چنین بود. به عبارت دیگر خود را برای دین می خواست نه دین را برای خود

نویسنده در بخش دیگری از همین مطلب چنین آورده:

«همین امر بود که دست علی(ع) را بست و او را در گوشه خانه نشاند و سبب گردید تا حضرت قیام نکند.

حال اگر کسی بگوید دلیل بر صحت این مدعا چیست و از کجا ثابت می شود که حضرت بیش از دیگران درد دین داشت تا آنجا که برای حفظ دین حاضر بود از خود و عزیزانش هم بگذرد و اینکه این مسئله چه ربطی دارد به قیام نکردن آن حضرت در مقابل باطل؟ در جواب می گوییم:

اولا: برای آنکه حضرت حجت خدا بود و دین را از دیگران بهتر می شناخت.

ثانیا: اول کسی بود که به خدا و رسول ایمان آورده بود.

ثالثا: برای پیاده شدن دین بیش از دیگران زحمت کشیده بود بطوری که این حقیقت از فداکاریهای آن حضرت در غزوات و سایر موارد معلوم است.

رابعا: چون به امر خدا جانشین رسول بود بایست در حفظ دین نقش رسول را ایفا می کرد

(ص۵۱۰ از کتاب شرح و تفسیر خطبه پیامبر در غدیر نوشته سید محمد تقی نقوی، نشر جلیل)


قسمت دوم



کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.