نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

چهل منزل تا میقات

با کاروان نور

منزل دوازدهم



روز جمعه است و کاروان به چمن زاری باطراوت و خرم رسیده است. کاروانیان نماز صبح را به جماعت خوانده اند و اکنون در خنکای صبحگاهی پیش از آن که اولین طلیعه های خورشید دامن بگسترد و دشت را از گرمای خود آکنده سازد به یاد مولایشان زیارت روز جمعه را زمزمه می کنند ...السلام علیک یا حجة الله فی ارضه السلام علیک یا عین الله فی خلقه السلام علیک یا نور الله الذی یهتدی به المهتدون...



زیارت جمعه تمام شده اما همسفر من همچنان سر به زانو نهاده و اشک می ریزد، دست بر شانه هایش می گذارم، وقتی متوجه حضورم می شود می گوید: خیلی دلم می خواهد یک چیز را بدانم، اگر انسان کسی را دوست بدارد او هم متقابلا وی را دوست خواهد داشت؟ امکان دارد مولا من را دوست داشته باشد؟ من را که علیرغم هیچ شایستگی ای، هیچ عمل صالحی، بی هیچ ادعایی صرفا به قصد همراهی با این کاروان همراه شده ام و تا به اینجا آمده ام؟

می گویم: چرا که نه، مگر محبت معامله است؟ مولا تو را دوست داشت و در حق تو خیرخواهی می کرد وقتی تو به یاد او نبودی، الان می گویی آیا مرا دوست دارد با آنکه بی هیچ لیاقت و ادعایی، همسفر قافله او شده ای؟

اینان خاندان کرم اند و سرچشمه نیکی و خیر و محبت، کمال همدلی و رفاقتند، وقتی به مقصد آنها حرکت می کنی، به مقصد رسیده ای! وقتی آغاز می نمایی، گویی به پایان رسانده ای! با این وصف چگونه ممکن است دسته گلی به حضور مولایت تقدیم کنی و او شاخه گلی به تو هدیه نکند؟! تو چهل روز به نیت او جامعه کبیره بخوانی و او دست محبت به سویت دراز نکند؟!

همسفرم برق شادی و امید در چهره اش می درخشد و می گوید: ولی من به پاسخ سلامی و گلبرگی به جای شاخه گلی قانعم.

و من می گویم حالا که خیالت راحت شد بهتر است به سراغ چشمه بروی و ظرف آبی بیاوری تا برای همسفران تدارک چای و صبحانه را ببینیم.

او می رود و من به کار خود مشغول می شوم و زمان می گذرد...او سرانجام با ظرف آب برمی گردد.

علت تاخیرش را می پرسم، او می گوید آخر آقایی کنار چشمه بود و با او سخن می گفتم.

گفتم تنها آمده بود؟

ظرف آب را به طرفم دراز کرد و گفت : آری، می گفت آمده است تا جواب دوستانش را که به او سلام کرده اند را بدهد...

من از حیرت آنچه می شنیدم بر خود لرزیدم و آب در ظرف موج برداشت، من به آن نگریستم ، گلبرگ تازه ای در آن می چرخید...

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.