نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

چهل منزل تا میقات

با کاروان نور

منزل سی و دوم

کاروان به نام امام سجاد (ع) و یاد آن امام بزرگوار آغاز حرکت نموده و کاروانیان، امروز را نیز روزه گرفته و ثواب آن را به محضر آن امام بزرگوار هدیه کرده اند.

ساعت ها راه پیمودن در زیر تابش آفتاب و زمین ناهموار، همه افراد را دچار ضعف و ناتوانی ساخته و تشنگی بر آنان غلبه نموده است، لذا امیدوارند که هر چه زودتر به روستایی رسیده و در فضایی آرام و خنک ساعتی را بیاسایند. هر چه می گذرد، بیش از پیش توان ها به ضعف گرائیده و عطش بیداد می کند.



دیواره های خشـت و گـلی دهـکده ای از دور تابان شده و برق امیدی در دل کاروانیان می درخشد. به هر سختی است پیکر ناتوان خود را به آستانه روستا می کشند. همه جا ساکت است واو تنها کنار گودال آب خم شده با زحمت زیاد کاسه کوچکی را پر کرده و در کوزه ای که همراه دارد می ریزد، ما نیز به آن سمت می رویم. در چاله ای که پیداست روزگاری چشمه آبی بوده، چیزی جز اندکی آب گندیده باقی نمانده است، نوجوان با دیدن ما از جا بلند شده، به چهره هایمان خیره می شود. به نظر می رسد که از لبان خشکیده مان پی به علت آمدنمان برده، زیرا به چاله اشاره کرده و می گوید جز این، آبی در روستا نیست. مدت هاست که بارانی نباریده و مردم از همین آب استفاده می کنند. همسفران ما به یکدیگر نگاه می کنند. ناامیدی و سرخوردگی در نگاه ها موج می زند، عده ای روی به سوی جاده نموده و آهنگ بازگشت می کنند عده ای همچنان به چشمه ی خشکیده و نوجوان روستایی می نگرند.

  • خوب ظاهرا چاره ای جز این نیست که برگردیم و به سراغ روستای دیگر برویم.

  • برویم ؟

  • چاره دیگری هم هست ؟

دوباره به طرف جاده برمی گردیم و با لبانی تشنه ادامه مسیر می دهیم. با هر قدمی ضعف و ناتوانی شدت پیدا کرده و چشمانمان تیره و تار می شود، ناگهان سر و صدایی توجه ما را به خود جلب می کند، خود را در کنار کعبه می یابیم. مردم را می بینیم با چهره های زرد و لبانی خشکیده به درگاه خدا شکوه می کنند که ما برای طلب باران آمده ایم چرا دعاهایمان مستجاب نشده و برایمان باران نمی فرستی. در همین حال جوانی نورانی با سیمای ملکوتی از راه می رسد و خطاب به مردم می فرماید: دور شوید که اگر خدا یکی از شما را دوست می داشت تاکنون دعاهایتان اجابت شده بود. سپس خود به کنار کعبه آمده سر به سجده می گذارد و در حال سجده می فرماید: ای سرور من به محبتی که به ما داری باران رحمت خود را بر این مردم نازل کن ...

هنوز کلام آن بزرگوار تمام نشده بود که قطرات باران از آسمان فرو می ریزد. در این لحظه مردی جلو می آید و به آن جوان می گوید: ای جوان تو از کجا دانستی تو را خدا دوست دارد: او فرمود: اگر مرا دوست نمی داشت به زیارتش دعوتم نمی کرد از اینکه به زیارتم طلبیده، دانستم که مرا دوست دارد و به همان محبتی که به من دارد از او درخواست کردم و او اجابت فرمود، جوان این را گفت و در حالی که این اشعار را می خواند دور شد؛

کسی که خدا را بشناسد و این شناسایی او را بی نیاز نکند، پس او در حقیقت شقی و بدبخت است

هر آنچه از نعمت یا مصائب به او برسد به طاعت او ضرر نمی زند.

بنده بدون تقوا چه می کند؟ تمام عزت و آبرو در سایه تقوا و برای اشخاص با تقواست.

مرد از زائران پرسید این جوان که بود همه با هم گفتند علی ابن الحسین زین العابدین (ع).

با شنیدن این نام به خود آمده ایم ... هنوز هم ما بودیم و جسم هایی به تحلیل رفته و زبانهایی خشکیده به یکدیگر نگاه کردیم بی هیچ کلامی از همان مسیری که آمده بودیم برگشتیم. کار ناتمامی داشتیم که باید به انجام می رساندیم ...

بوی خاک باران خورده مشام را نوازش می داد، چشمه دوباره می جوشید و پرندگان بر شاخساران نغمه امید سرداده کودکان دوباره شادمان در کوچه بازی می کردند...

روستائیان با لبی خندان به بدرقه مان آمده بودند و ما زمزمه بر لب از روستا دور می شدیم.

بکم ینزل القیس به یمن شماست که باران از ابرها فرو می ریزد

و این چنین به سفر خود ادامه می دادیم سفری در زمان

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.