نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

سلوک «عنوان»!

قسمت دوم


...به این ترتیب «عنوان بصری» همانطور که به دیوار تکیه زده بود خاطرات گذشته را به یاد آورد و در ذهن خویش مرور نمود، از همان لحظه ورود امام صادق (ع) به مدینه، درخشش خیره کننده انوار ولایت را در آستان آن بزرگوار مشاهده کرده و گرمای اطمینان بخش او را با همه وجود احساس نموده بود، پس آن همه اشتیاق و شیدایی بر مبنایی بیهوده، در او پا نگرفته و آن استغاثه ها، نمازها و راز و نیازهای عاجزانه به درگاه خداوند برای درک محضر چنین مولای بزرگواری بی حکمت نبود.



اما اکنون آیا خداوند دعای »عنوان« را اجابت کرده بود؟ آیا به او ظرفیت و لیاقت زانو زدن در مکتب معرفت را عطا فرموده بود؟ آیا او می توانست از این پس از آنچه هدایت خاصه اش می نامیدند بهره مند گردد؟

پاسخ همه این سؤال هابه یک چیز بستگی داشت ، به جوابی که خدمتکار با خود می آورد بی سبب نبود که قلب عنوان این چنین به شدت در سینه می تپید و زانوهایش سست می شد . لاجرم کنار دیوار نشست و چشم به در دوخت ، دقیقه ها به کندی می گذشت و هر لحظه تردید عنوان بیشتر می شد . نکنه خدمتکار جواب منفی بیاورد ، مبادا این در باز شود ،و امام بفرماید مگر به تو نگفته بودم دیگر به سراغ من نیایی نکند و یا در باز شود و ...

صدای باز شدن در او را به خود آورد و خدمتکار که با رویی گشاده در آستان آن حاضر گشته بود، تو گویی از اشتیاق دل »عنوان« خبر داشت زیرا که با همه محبت و تواضع اشاره کرد داخل شو علی برکة الله.

عنوان خود می گوید:

"من به خدمت مولایم وارد شدم و سلام کردم، آن بزرگوار نیز جواب سلامم را داده و دعای خیر فرمود، مدتی گذشت سپس سربلند نموده و پرسید کنیه ات چیست؟ عرض کردم ابوعبدالله حضرت فرمود خداوند در همین کنیه تو را ثابت قدم و موفق بدارد.

از این کلام امام، شادی و امید در قلب عنوان پیچید لذا با خود گفت: اگر حاصل این دیدار فقط و فقط همین دعای خیر مولایم باشد بهره فراوان برده ام و برایم کافیست.

آنگاه امام سر بلند نموده فرمودند: اکنون چه آرزویی داری ؟

عنوان گفت: از خداوند خواسته ام قلب شما را بر من مهربان سازد و از علومتان روزیم گرداند و بسیار امیدوارم که خداوند با زبان شما مرا پاسخ دهد و حاجتم را روا نماید.

امام فرمود: ای اباعبدالله علم با فراگرفتن حاصل نمی شود، بلکه نوری است که به قلب آن کس که خدا بخواهد هدایتش کند می تابد. اکنون تو نیز اگر طالب علمی، باید که اولاً از اعماق درون خود حقیقت عبودیت و بندگی را طلب کنی و نیز علم را با عمل نمودن بدان بخواهی و درک و فهم را از خداوند درخواست نمایی تا او خود به تو بفهماند...”

آری آن روز اگر عنوان از شادمانی بال می گشود و به آسمان پرواز می کرد، عجیب نبود زیرا که امام دری از درهای گنج معرفت را به روی او گشوده بود که تا ابد می توانست از آن نصیب بردارد و پایان نپذیرد.

امام (ع) اولین کلید معرفت را این گونه به دستش داده بود:

علم -یعنی آنچه دل بدان نورانی شده و راه سعادت شناخته می شود- آموختنی نبوده، به نشستن در کلاس درس این و آن به دست نمی آید، بلکه سرچشمه آن نزد خداوند بوده و خداوند آن را در قلب هر کس که شایسته بداند قرار می دهد.

در روایات از این نور به ولایت نیز تعبیر شده است، از جمله امام باقر (ع) ضمن روایتی می فرمایند:

... نور امام در دل مؤمنین از نور خورشید تابان در روز روشن تر است. به خدا ائمه دل های مؤمنین را منور سازند و خدا از هر کس که بخواهد (لایق نباشد) نور ایشان را پنهان می دارد، پس دل آنها تاریک می ماند. به خدا ای اباخالد بنده ای ما را دوست ندارد و از ما پیروی نمی کند تا این که خدا قلبش را پاکیزه کرده باشد و خدا قلب بنده ای را پاکیزه نکند تا اینکه با ما خالص شده و آشتی کرده باشد. و چون با ما سازش نمود خداوند از هراس بزرگ روز قیامت ایمنش سازد.” (اصول کافی ج۱ ص۲۷۶)

لذا امام به »عنوان« توصیه می فرماید که اگر حقیقتاً جویای این علم نورانیست، باید نیت خود را خالص کرده، ظرف دل را از آلودگی محبت اغیار پاک نماید.

سرٌ دیگری که امام برای عنوان گشودند این بود که علم را با عمل از خداوند بخواه، هرگاه بنده به علمی که خداوند روزیش نموده عمل می کند شایستگی خود را برای دریافت معرفت بیشتر و راه یافتن به مرتبه بالاتر به اثبات می رساند و در واقع عملاً علم بیشتر را طلب می کند و البته عکس این قضیه نیز صادق است کما اینکه در روایت آمده است:

"چون عالم به علم خویش عمل نکند خاصیت و موعظه آن از دل او می پرد آن گونه که باران از روی سنگ صاف می لغزد.” (امام صادق (ع) – اصول کافی ج۱ص۵۶)

نکته بعدی این است که امام به »عنوان« می فرماید که فهم را از خدا درخواست کن تا او به تو عنایت نماید، ولی ما اغلب تصور می کنیم درک و فهم انسان بستگی بی چون و چرا به هوش و حافظه ای دارد که ما آن را با ظرفیتی ثابت و تغییر ناپذیر با خود به دنیا می آوریم.

حال آن امام در این کلام مجمل خود، به »عنوان« می آموزد که:

اولاً: فهم و درک حقیقی آن است که خدا به انسان عطا می کند.

ثانیاً : درکی که خدا عنایت کند خالی از شبهه ی سوء تفاهم و تفسیر به رأی، و القائات شیطانی است.

ثالثاً : این درک و فهم نامحدود بوده که پس از هر درخواستی و پس از هر اثبات لیاقتی، ظرفیت آن بیشتر می شود.

و این فهم الهی همان نکته ایست که در روایت از آن تعبیر به "نور" شده است که مؤمن می نگرد به نور الهی.

براستی خوشا به سعادت "عنوان" که با تمسک به دامان مولا و امام زمانش از خود شایستگی نشان داده و از معرفت او بهره ای چنین سرشار گرفته و با سؤال های بعدی خود همچنان بر این گنج می افزاید.

ادامه دارد...

قسمت اول

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.