نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

منشور انتظار (۳)

 

«اللهم لین قلبی لولی امرک...»

پروردگارا قلبم را به سوی ولی خود متمایل ساز.

واژه «لینت» به معنی نرمی و خوش خویی و ملاطفت آمده. در واقع از خداوند می خواهیم که محبت و دوستی ولی خود را به ما القاء نماید، تا در مقابل فرامین آن بزرگوار اثرپذیری و آمادگی قبول داشته باشیم.



قرآن کریم می فرماید: «اگر خداوند را دوست می دارید از من تبعیت و اطاعت نمائید تا خداوند شما را دوست بدارد (آل عمران۳۱)

تفسیر جامع ذیل این آیه روایتی از امام باقر (ع) نقل می کند. راوی می گوید به خدمت امام باقر (ع) شرفیاب شدم و عرض کردم پدر و مادرم به فدایت بعضی اوقات در هنگام خلوت، شیطان ما را وسوسه می کند و نفس ما آلودگی پیدا می نماید اما همین که متذکر به وجود مقدس شما می شویم و به دوستی شما توجه می نماییم، از خود بی خبر شده و آرامش خاطری به ما دست می دهد. امام فرمودند دین جز دوستی و محبت ما نیست. (تفسیر جامع،ج۱،ص۴۱۸)

در روایت دیگری آمده مردی از اهالی خراسان به محضر امام باقر (ع) وارد شد. راوی می گوید: دیدیم که پاهای او پینه بسته بود. او گفت به خدا سوگند از خرسان به مدینه نیامدم مگر به خاطر دوستی شما آل محمد (ص). حضرت به او فرمودند: به خدا سوگند اگر سنگی ما را دوست بدارد خداوند آن سنگ را با آل محمد (ص) محشور می دارد و به خدا سوگند که دین نیست مگر محبت و دوستی آل محمد (ص). (تفسیر جامع،ج۱،ص۴۵۷)

این محبتی که تا این حد مورد تأکید قرار گرفته دارای ویژگی هایی نیز می باشد. دوست داشتن اهل بیت در دین صرفا به عنوان امری ممدوح و پسندیده مطرح نشده است بلکه خداوند خود به ایجاد این پیوند قلبی به عنوان یک واجب امر نموده و آن را وسیله هدایت و نجات مردم قرار داده و بنابر روایات در روز قیامت از آن سوال خواهد نمود و کسی که از این محبت الهی به عنوان ریسمان و دستاویز نجات استفاده نکرده باشد، بی هیچ شک و تردیدی به دوزخ خواهد افتاد.

محبت و پیوند با اهل بیت نه فقط در آخرت به یاری افراد آمده و در مواقف مختلف باعث خلاصی وی می گردد، بلکه در همین جهان مادی نیز دوستی آل محمد (ص) کار ساز افتاده مشکلات بسیاری را حل می کند. یکی از مهمترین خواص و فواید حب اهل بیت (ع) یا همان اکسیر محبت، اثرات تربیتی آن بر اشخاص و ترک گناهان و عادات سوء آنهاست. کسی که با این خاندان پیوند قلبی ایجاد می کند و به آنها نزدیک می شود برای آنکه خود را مقبول دوست و محبوب نماید اخلاق ناپسند را از خود دور کرده و می کوشد که آنگونه زندگی کند که او می خواهد. در این میان هر چه محبت خالصانه تر و بی شائبه تر باشد این اثر اکسیری نیز عمیق تر خواهد بود. به عبارت دیگر محب، محبوب خود را نه به طمع مواهبی که به واسطه وی بدان دست می یابد دوست داشته باشد، بلکه صمیمانه صرفا به خاطر خود او و به نیت خدایی او را دوست بدارد.

آورده اند که سلطان محمود جلیس و همنشینی داشت که او را بسیار به خود نزدیک می کرد، بقیه درباریان همراه از این جریان ناخرسند بودند. می گفتند چرا سلطان باید فردی معمولی را که هیچگونه امتیاز خاصی ندارد تا این حد به خود نزدیک ساخته مقرب درگاه گرداند و حتی در مسافرت ها با خود همراه نماید. خبر این گله مندی ها به گوش سلطان رسید و او تصمیم گرفت برنامه ای ترتیب دهد تا درباریان عملا ببینند که چرا سلطان به ندیم خاص توجه ویژه مبذول داشته و او را تا این حد به خود نزدیک می کند. روزی به همراه درباریان به مسافرت رفت. مقداری از جواهرات خزانه را هم با خود برد. در یکی از منزلگاهها خبر آوردند که کیسه جواهرات پاره شده و لذا هر چه در آنها بوده بیرون ریخته و جا مانده. باید برگردند و آنها را جمع کنند. سلطان محمود ظاهرا فکری کرد و گفت احتیاجی نیست. ما که جواهرات زیادی در خزانه داریم خلاصه اینها ارزش برگشتن ندارد، لیکن اگر کسی بخواهد می تواند آنها را برای خود بردارد. چیزی نگذشت که همراهان سلطان همگی به سراغ جواهرات رفتند و کسی در آن اطراف باقی نماند جز همان رفیق و همدم همیشگی . سلطان محمود از وی پرسید: تو چرا نرفتی؟ تو هم با آنها می رفتی. او پاسخ داد: من جواهر نمی خواستم. من خود سلطان را دوست داشتم. ساعتی گذشت همه اطرافیان با دستان پر بازگشتند هر یک به سهم خود چند تکه جواهر پیدا کرده بود و همه با هم راجع به آنچه نصیبشان شده گفتگو می کردند. از طرفی به محض اینکه چشمشمان به همنشین سلطان می افتاد با تعجب می پرسیدند: تو چرا نیامدی؟ چقدر بی نصیب ماندی. حالا نوبت سلطان محمود بود که مرحله نهایی پروژه خود را تکمیل کند. او شروع به صحبت کرد و گفت این پاسخ همان سوالی است که شما همیشه از من داشتید. شما می خواستید بدایند من چرا او را بیشتر از شما دوست داشته و به خود نزدیک می کنم. شما را محبت چیزهای دیگر به من رسانیده بود اما او تنها خود مرا می خواست.

خاصیت دیگر محبت این است که انسان دستورات محبوب را با میل و رغبت انجام می دهد و سختی ها و مشقت های آن برایش شیرین و دلپذیر می شود. بعلاوه چنین شخصی شب و روز مترصد این است که ببیندکه محبوب چه کاری دارد تا آن کار را انجام دهد و چه نیازی دارد تا آن را برآورده سازد.

با این دیدگاه محبت می تواند زمینه ساز اطاعت بوده و سختی های مسیر بندگی را هموار سازد. لذا ما در مقام دعا چنین تمنا می کنیم :

«پروردگارا قلبم را به سوی ولی خود متمایل ساز

ادامه دارد... .

منشور انتظار(۱) / منشور انتظار(۲)

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.