نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام



محرم ز ره رسیده و غدیر سیه پوشید (۲)

قطاع الطریق

سلام بر آن ساکن در کربلا، سلام بر آن که فرشتگان آسمان در غم او گریستند، سلام بر آن که نسل او همه از پاکان هستند، سلام بر شاه دین، سلام بر جایگاه دلائل، سلام بر پیشوای سادات، سلام بر گریبان های چاک خورده، سلام بر آن لب های خشکیده، سلام بر آن جانهای از کالبد برون شده ... (از زیارت ناحیه مقدسه)

صحبت از این بود که چرا جریان غدیر علیرغم تمام محکم کاری های پیامبر(ص) از مسیر اصلی خود منحرف شد و جایگاه خلافت و وصایت پیامبر اکرم(ص) غصب گردید.



پشتوانه های غدیر:

۱- به تصریح قرآن کریم ای پیامبر ابلاغ نما آنچه را که بر تو نازل گردیده که اگر چنین نکنی رسالت خویش را نرسانده ای.»- فرمان قاطع پروردگار بود و نه نظر و سلیقه شخصی رسول اکرم (ص).

۲- پیامبر (ص) ضمن یک سخنرانی مفصل و طولانی با عبارات متعدد ،مشروح و مبسوط در مورد ولایت امام علی (ع) و ائمه بعد از او ، حجت را بر حاضران و غایبان و حتی آیندگان تمام نمود.

۳- در حدود ۱۲۴ هزار شاهد و ناظر از سراسر جهان اسلام در آن مکان حضور داشتند.

۴- همه حاضران مکرر با دست و زبان با علی (ع) بیعت نموده و با عنوان امیرالمؤمنین به او تبریک گفتند.

۵- بشارت به اینکه اطاعت کنندگان از این فرمان خداوند در دنیا و آخرت سعادتمند خواهند زیست.

۶- بیم از اینکه بیعت شکنان در دوزخ جاودانه خواهند زیست.

با این وجود، در زمان وفاصله ای چنین کوتاه، حداقل در ظاهر از مسیر اصلی خود منحرف گشته و میراث های آن، آبشخور فرصت طلبان و طعمه ناکثین و مارقین و قاسطین گردید و از آن پس غدیر رنگ عزا به خود گرفته و به تدریج در سوگ پیامبر (ص) و یکایک اهل بیت- که به پیوند با آنها این همه تاکید شده- به ماتم نشسته تا امروز که مولا و سرورمان امام عصر(عج) این بزرگ وارث غدیر، داغدار جد برزگوارش امام حسین (ع) است.

قطاع الطریق

اولین عاملی که به عنوان سد و مانع اجرای فرمان پیامبر اکرم (ص) در اذهان زنده می گردد، سقیفه است.

در واقع آنگاه که کاروان فلاح و رستگاری به کاروانسالاری علی (ع) از اردوگاه غدیر به حرکت درآمد، در همان اولین گردنه های آغاز راه به قطاع الطریق سقیفه مبتلا گشت.

پس از تجهیز و دفن پیامبر (ص) راهزنان سقیفه به سراغ علی (ع) رفتند و از او خواستند با ابوبکر بیعت کند آن حضرت فرمود: شما باید با من بیعت کنید. شما خودتان در مقابل انصار به قرابت رسول خدا تمسک نموده و از همین راه تقدم و اولویت خودتان را نسبت به انصار ثابت کردید و انصار هم ساکت شده و خلافت را حق مشورع شما دانستند و من هم با همان برهان اولویت خود را بر شما ثابت و روشن می کنم :

من نسبت به رسول خدا، در حال حیات و هم در حال ممات آن حضرت از شما نزدیکتر و مقرب تر هستم. من وصی و وزیر او می باشم. اسرار و علوم او پیش من به ودیعه گذاشته شده است و من به جز راستی و درستی کردار و گفتار دیگری نداشته و از حق تجاوز نمی کنم. من نخستین کسی هستم که به رسول خدا ایمان آورده و او را تصدیق نمودم. من در مواقع جهاد با مشرکین بیش از همه مبارزه نموده و خود را سپر بلاها می نمودم. من به کتاب خدا و سنت پیامبر او داناتر از همه هستم. من به دین پروردگار متعال و به عواقب امور آگاه تر و عالم ترم. زبان من گویاتر و فصیح تر و دلم ثابت تر و طمأنینه ی قلبم بیشتر است. پس برای چه در موضوع خلافت با من منازعه می کنید؟! و اگر از خدا می ترسید خودتان انصاف بدهید و همانطور که انصار به خاطر عنوان قرابت رسول اکرم، شما را سزاوارتر دیدند، شما نیز از حق تجاوز نکرده و اولویت و نزدیکی مرا فراموش ننمایید و اگر نه به ظلم و عدواتی که مرتکب می شوید معترف باشید. (احتجاج طبرسی ج۱ ص ۱۹۴)

این جدال و مباحثه ادامه یافته که حضرت علی (ع) در جای دیگری از بیانات خویش می فرمایند:

آیا سزاوار بود من جنازه ی پیامبر (ص) را روی زمین گذاشته و از تجهیر و دفن آن صرف نظر نموده و بر سر خلافت و امارت به منازعه بر می خواستم؟ سوگند به خداوند هرگز گمان نمی کردم کسی بتواند در این امر با ما منازعه نموده و این امر را از دست ما بگیرد. زیرا رسول اکرم(ص) حجت و برهان را در روز غدیرخم بر مردم تمام کرده و کوچکترین جای سخن و ایراد و حرفی باقی نگذاشته بود و شما را سوگند می دهم به خدا هر کسی که در روز غدیر حضور داشته و کلام پیامبر را درباره من می فرمودهر کس من مولای اویم پس این علی مولای اوست پروردگارا ولی کسی باش که ولایتش را بپذیرد و دشمن کسی که با او دشمنی نماید و یاری کن کسی را که او را یاری دهد و خوار و ذلیل ساز هر که او را خوار و ذلیل شمرد.- شنیده است از جای برخیزد و شهادت بدهد.

زیدبن ارقم می گوید : دوازده نفر از بدریون که در غدیر حاضر بودند برخاستند و شهادت دادند ولی من با وجود اینکه آنجا حاضر بودم، آگاهی خود را کتمان نمودم لذا در اثر نفرین علی (ع) از دو چشم نابینا شدم و آن روز عمر از ترس آنکه مردم به علی (ع) تمایل پیدا کنند مجلس را به هم زده و مردم را متفرق ساخت. (احتجاج طبرسی ح۱ ص ۱۹۸)

علی(ع) و اصحاب آن جناب به اذن حضرت، تا جای امکان در مقابل غاصبان احتجاج و مباحثه کردند و بعد از آن نیز بنابر وصیت پیامبر (ص) در خانه نشستند.

امام صادق (ع) در پاسخ به سوال ابان ابن تغلب جریانات بعد از شهادت پیامبر (ص) را اینگونه شرح می دهند:

ابان می پرسد آیا پس از رحلت رسول اکرم (ص)کسی از اصحاب با ابی بکر مخالفت نموده و خلافت او را انکار کرد؟ حضرت فرمود : آری دوازده نفر از یاران پیامبر با او مخالفت کردند. از مهاجرین خالد بن سعید بن عاص از بنی امیه و سلمان فارسی و ابوذر غفاری و مقداد بن اسود، عماربن یاسر ، بریده اسلمی و از انصار: ابوالهیثم بن التیهان و سهل و عثمان پسران حنیف و خزیمه بن ثابت و ابی بن کعب و ابو ایوب انصاری جریان انکار آنها اینطور بود که چون ابوبکر به منبر رفته این دوازده نفر با یکدیگر مشورت نموده و گفتند که ما او را از منبر پیغمبر پایین بیاوریم و چند نفر دیگر گفتند نه این کار صلاح نباشد و ممکن است عاقبت سوء و نتیجه خطرناکی در برداشته باشد و خداوند در قرآن فرموده خود را به دست خود به هلاکت نیفکنید. بهتر است که ما در این امر به علی (ع) مراجعه و با او مشاوره کنیم و آنچه رای ایشان باشد تبعیت نماییم. همگی به سوی خانه امیرالمؤمنین (ع) روانه گشتند و گفتند یا امیرالمؤمنین چگونه از حقی که مخصوص تو بوده و سزاوار آن بودی صرفنظر کردی؟ ما از رسول خدا (ص) شنیده ایم که همیشه می فرمود : علی هم قدم حق است و حق همراه با علی است. او پیوسته با حق سیر می کند به هر سویی که برگردد. ما دوازده نفر اتفاق کرده ایم که به مجلس ابوبکر حاضر شده و او را از منبر خدا پایین بیاوریم و خواستیم در این امر با شما مشورت کرده باشیم.

امیرالمؤمنین (ع) فرمودند : به خدا سوگند اگر چنین کاری کنید محارب و مخالف آنها شمرده شده و باید خود را برای جنگ و جدال آماده کنید حال آنکه جمعیت شما بسیار کم است و شما چون نمک در طعام و سرمه در چشم هستید که قوام و دوامی ندارد .

این عمل شما به ضرر من تمام شده و مثل این خواهد بود که با شمشیر برهنه خود با من به جنگ و قتال پرداخته باشید. زیرا آنها این عمل را از ناحیه من تصور کرده و مرا با نهایت شدت مجبور به بیعت و اطاعت خواهند کرد و من بجز تسلیم و موافقت چاره ای نخواهم داشت.

آری رسول خدا(ص) پیش از رحلت خود مرا امر فرمودند که این امت عهد سفارش مرا که درباره ی تو کرده ام نقص می کنند در حالی که تو نسبت به من همچون هارون هستی نسبت به موسی و مثل امت من پس از رحلتم چون هارون و پیروان او و سامری و اتباع او خواهد بود. من عرض کردم یا رسول الله اگر چنین جریانی پیش آید وظیفه من در آن روز چیست؟

فرمودند : اگر یاران و پیروانی پیدا کردی با‌ آنان مخالفت و جنگ و جهاد کن و هرگاه یاران و یاورانی پیدا نشد، دست روی دست گذاشته و جان و خون خود را حفظ کن.

بنابراین اولین مانع به سر منزل رسیدن کاروان سعادت غدیر ، قطاع الطریق سقیفه بودند.



...ادامه دارد.

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.