نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

راز کیمیا(۳)



کلید در قفل درب خانه قدیمی پیچید و عباس با یک جعبه شیرینی وارد شد و یک سره به اتاق رفت. برادر بزرگتر او رضا از چهار پایه بالا رفته و لوستر زیبایی را به سقف محکم می کرد.



  • سلام ! آقا رضا لوستر نصب می کنی؟!

  • سلام عباس جان! آره، گفتم حالا که هر شب اینجا جلسه داریم حداقل اتاق پر نور باشد.

  • دستت درد نکنه! این اتاق همیشه یک کم تاریک بود.

  • تو هم که با شیرینی اومدی!

  • درسته! گفتم مجلسمون پذیرایی هم داشته باشه...

به تدریج بقیه هم یک به یک از راه رسیده و پس از سلام و احوال پرسی در گوشه ای می نشستند. کم کم بازار بحث گفتگو گرم شده و همه راجع به اولین بخش از وصیت پدر صحبت می کردند.

عباس: برای من واقعا تکان دهنده بود. من تا به حال دست قدرت خداوند را بالای سر خودم و تا به این حد نزدیک احساس نکرده بودم!

رضا: همین طوره پدر به نکته مهمی تذکر داده بود. خداوند حاکمی مقتدر که امکان فرار از حکومتش برای احدی مقدور نیست، کسی را توان ایستادگی در مقابل اراده او نیست. شاهد این مطلب اقوام و امت های پیشین تاریخ می باشد، امت هایی که نسبت به خداوند دست به عصیان و سرکشی زدند و او هم عذاب خود را بر آنها فرود آورده و آنان را از هستی ساقط نمود.

بعضی از این امت ها را در دریا غرق کرد، مثل اصحاب فرعون. بعضی را با صیحه آسمانی و صاعقه نابود کرد، همچون عاد و ثمود و قوم لوط. عده ای را دچار طوفان نمود مثل قوم نوح. عده ای را هم سنگ باران کرد یا مسخ نمود و تبدیل به بوزینه و ... ساخت .

عباس: به هر حال که در سرنوشت این امت ها باید برای ما هم عبرتی باشد.

رضا: مسلما همین طور هست ما نباید مثل آنها زمینه خشم و غضب پروردگار را فراهم کنیم .

عباس: اما چه جوری ؟

رضا: ممکنه پدر این مسئله را در وصیت نامه خودش روشن کرده باشد ...

آن گاه جواد یکی از نوادگان پدربزرگ با سینی چای و ظرف شیرینی وارد شد و به این ترتیب حالا یک بار دیگر همه گرد تخت خالی پدر جمع شده و در صندوقچه را باز کرده بودند تا پاکت دیگری را گشوده و از ادامه پیام پدر با خبر شوند، لذا این کار را به نیما کوچکترین نواده پدر بزرگ سپردند و او پاکتی را برداشت و پس از گشودن شروع به خواندن کرد:

«فرزندان عزیزم امیدوارم آنچه برایتان نوشته بودم به خوبی شما را به تفکر واداشته و وجدانتان را بیدار کرده باشد چرا که نادیده گرفتن خشم و رضای قادر قیوم نه فقط در این دنیا بلکه در سرای آخرت نیز عذاب الیم الهی را به دنبال خواهد داشت. پس باید شناخت این خشم و خشنودی را جدی گرفت.

اما آیا ما شخصا می توانیم به این شناخت برسیم ؟

مجسم کنید که شخصی در جنگلی گم شده و در وضعیتی بحرانی قرار گرفته با ترس و دلهره لابلای درختان انبوه می دود تا بلکه جاده یا کوره راهی پیدا کند لیکن هر چه جستجو می کند اثر و نشانه ای از راه نمی یابد.

هر صدا و سایه ای او را از وحشت میخکوب می سازد، زیرا نمی داند که صدا از حیوانات درنده و شیر و ببر و پلنگ است یا از حیوانات کوچک. زمان می گذرد و او احساس گرسنگی می کند. اطراف او پر از میوه های جنگلی است، اما او جرأت استفاده از هیچیک را ندارد چون نمی داند کدامیک سمی است و کدامیک خوراکی. گهگاه صدایی و سایه ای را در میان شاخ و برگ درختان احساس می نماید. آیا حضور این تازه وارد احتمالی برایش خطرناک است یا مفید؟ آیا یکی از افراد قبایل وحشی ساکن جنگل است یا سیاحی متمدن که برای تحقیق آمده است؟ در هر حال او نمی تواند ارتباطی با این شخص احتمالی برقرار نماید .

خسته و کوفته و درمانده است. پلک هایش سنگین شده، اما مگر می توان در چنین محیط ناامنی خوابید و حیوانات وحشی و بومیان خطرناک را نادیده گرفت؟

حقیقتا چاره کار چنین گمشده ای چیست ؟!

حکایت ما انسان ها در صحنه زندگی، مثال همین گمشده ی جنگل است که در محاصره سوالات بیشماری که پاسخ هیچیک را نمی دانیم:

سرگردان و بی پناه بر جای مانده ایم.

زمانی که گرسنه هستیم و از طرفی انواع خوراکی و آشامیدنی در دسترس ما وجود دارد از کجا بدانیم استفاده از کدامیک روا و استفاده از کدامیک نارواست؟

وقتی که براساس نیاز روحی و اجتماعی احتیاج به ارتباط و معاشرت با همنوعان خود داریم و جامعه نیز پر از انسان های مختلف با تفکرات و اعتقادات و عادات و تربیت های متنوع است از کجا بدانیم معاشرت با کدامیک از آنها مورد رضای خداوند است و دوستی با کدام طایفه او را خشمگین می کند؟

در مقابل خداوند بزرگ که خالق هستی است چگونه پرستش کنیم و آیین عبودیت را به جای آوریم تا به خطا نرفته و به نیت بندگی او اشتباها مرتکب اعمالی که موجبات خشمش را فراهم می سازد نگریم؟

آن گاه که به دنبال شغل مناسب و منبع درآمدی مطمئن می گردیم تا زندگی آسوده و بی دغدغه ای را برای خود و خانواده مان تدارک ببینیم از کجا می فهمیم شغل مورد نظر ما مورد تأیید خداوند هست یا نه کسب درآمدمان حلال و به دور از شبه می باشد یا خیر؟

وقتی که بر اساس یک غریزه طبیعی به جنس مخالف نیازمند می شویم از کجا بفهمیم که روش پسندیده ارضاء غریزه جنسی کدام است و کدام روش غضب خداوند را بر می انگیزد؟

اما عزیزانم مشکل انسان ها تنها این نیست که در بیشه زار هستی گمشده و تشنه و گرسنه و خسته، در محاصره درندگان و گزندگان اسیر مانده؛ بلکه دشمنان بسیاری نیز از درون و برون کمین کرده و در انتظار فرصتی مناسب نشسته اند.

اولین دشمن آشکار و سوگند خورده ی او، ابلیس است که با هزاران نقشه و نیرنگ به ضلالت و تباهی انسان کمر‍ همت بسته.

سپس، مردمان شیطان صفتی که در گوشه و کنار جامعه دام گسترده اند تا هر انسانی را به راه و روشی به بند و کمند خود اسیر نمایند.

عده ای را به دام اعتقادات و مکتب های باطل انداخته و گمراه سازند.

گروهی را به کمند غرایز و تمایلات و شهوات به مرداب فساد و تباهی بکشند.

دسته ای را به بهانه مقام و جایگاه سیاسی و اجتماعی بفریبند.

و اما سومین دشمن که تمایلات و هوای نفس درون هر انسانی است که مدام او را به آسوده طلبی و کیف و لذت پوچ سوق داده و از پیروی حق غافل می سازد.

و اینگونه این موجود بی دفاع به هر طرف که رو می کند با یکی از این دشمنان رو به رو می شود و قبل از آنکه از چنگال یکی خلاصی یابد به دام دگری می افتد. در چنین هنگامه ای عقل سلیم تنها یک راه حل برای ما دارد :

به دنبال راهنما بگردیم



ادامه دارد.

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.