آنچه تورات و انجیل درباره محمد صلی الله علیه و آله می گوید(۳)
هشت استدلال انکارناپذیر
پدر و مادر :
موسی پدر و مادر داشت. محمد صلی الله علیه و آله نیز پدر و مادر داشت اما عیسی(ع) تنها مادر داشت و پدری نداشت. آیا این درست است؟
او گفت: بله
گفتم: "MOSES! "DAAROM IS JESUS NIE SOOS MOSES NIE, MAAR MUHUMMED IS SOOS
به معنای بنابراین عیسی شبیه موسی نیست اما محمد صلی الله علیه و آله شبیه موسی(ع) است! (از اینجا خواننده درمی یابد که من زبان افریقایی را فقط برای تمرین استفاده کردم، از این به بعد در نقل قسمت های بعدی از آن استفاده نخواهم کرد.)
موسی(ع) و محمد صلی الله علیه و آله به صورتی طبیعی به دنیا آمدند. (یعنی ارتباط جسمی مرد و زن) اما عیسی(ع) از طریق معجزه ی خاصی بوجود آمد؛ همان گونه که به خاطر دارید در انجیل متی ۱:۱۸ گفته شده "...قبل از آنکه آنها با هم نزدیک شوند(مریم و یوسف نجار) او به وسیله ی روح پاک، حامل فرزند شد"
و انجیل لوقا می گوید که:
«هنگامی که مژده تولد پسری مقدس به او داده شد، مریم استدلال کردچگونه ممکن است اینگونه شود درحالیکه من مردی را نمی شناسم و فرشته جواب داد و به او گفت،روح پاک به تو خواهد آمد و قدرت بالاترین، بر تو سایه خواهد افکند...» (لوقا ۱:۳۵)
قرآن مجید میلاد معجزه آسای حضرت عیسی (ع) را با جملاتی اصیل تر و متعالی تر تأیید می کند و در جواب سوال منطقی مریم این گونه بیان می دارد:
«مریم گفت پروردگارا چگونه برای من فرزندی باشد، درحالیکه بشری مرا لمس نکرده است، گفت: اینگونه است، خدا خلق می کند هر آنچه که بخواهد، آن هنگام که قضای الهی بر امری قرار گیرد، او تنها به آن می گوید باش، پس آن می باشد.» (آل عمران/۴۷) (۱)
برای خداوند ضرورتی ندارد که دانه ای درون انسان و حیوان گذارد، او تنها اراده می کند؛ آنگاه می شود. اینگونه است برداشت قرآنی مسلمانان از میلاد عیسی(ع).
وقتی که من در برابر رئیس جامعه انجیلی بزرگترین شهر افریقای جنوبی، توضیح قرآنی و انجیلی میلاد عیسی را مقایسه کردم، و وقتی از او پرسیدم کدامیک از این دو را ترجیح می دهید تا برای دخترتان نقل کنید؟ او سرش را به زیر انداخت و گفت: توضیح قرآنی را!
به طور خلاصه به پدر روحانی گفتم: آیا درست است که عیسی به صورت معجزه آسا برخلاف میلاد طبیعی محمد صلی الله علیه و آله و موسی(ع) به دنیا آمد؟
او با افتخار پاسخ داد: آری!
من گفتم: بنابراین عیسی(ع) شبیه موسی نیست و محمد صلی الله علیه و آله شبیه موسی(ع) است. و در کتاب تثنیه تورات ۱۸:۱۸خداوند به موسی(ع) گفت: «شبیه تو»، یعنی شبیه موسی، و محمد شبیه موسی(ع) است.
در نظر داشته باشید که عیسی و مادرش جایگاه رفیعی در اسلام دارند.
پیوند زناشویی:
محمد صلی الله علیه و آله و موسی (ع) ازدواج کردند و دارای فرزند بودند اما عیسی(ع) تمام عمرش مجرد بود آیا این درست است؟
پدر روحانی پاسخ داد: آری.
گفتم: پس عیسی(ع) شبیه موسی(ع) نیست اما محمد صلی الله علیه و آله شبیه موسی(ع) است.
عیسی(ع) به وسیله ی قومش پذیرفته نشد:
موسی(ع) و محمد صلی الله علیه و آله در طول زندگیشان توسط مردم به عنوان پیامبر پذیرفته شدند. بی شک یهودیان مشکلات بسیاری را برای موسی(ع) بوجود آوردند و آنها در بیابان مرتب شکایت می کردند، اما به عنوان یک امت، تصدیق کردند که موسی (ع) پیامبری از جانب خدا بود که به سوی آنها فرستاده شده بود. اعراب نیز زندگی محمد صلی الله علیه و آله را غیر ممکن کرده بودند. او به وسیله ی آنها بسیار رنج کشید. بعد از ۱۳ سال موعظه و تبلیغ در مکه، او مجبور شد از زادگاهش مهاجرت کند.
اما قبل از وفاتش کل امت عرب او را به عنوان فرستاده ی خدا پذیرفته بودند. اما طبق عهدین: «او (عیسی(ع)) بر قوم خودش آمد اما قومش او را نپذیرفتند.» (انجیل یوحنا ۱:۱۱) و حتی امروز بعد از ۲000 سال، قوم عیسی(ع)، یهودیان، در کل او را نپذیرفتند. آیا این درست است؟
پدر روحانی گفت: بله
گفتم: بنابراین عیسی(ع) شیبه موسی(ع) نیست اما محمد صلی الله علیه و آله شبیه موسی(ع) است.
پادشاهی دنیای دیگر:
موسی(ع) و محمد صلی الله علیه و آله همان گونه که پیامبر بودند، پادشاه نیز بودند. پیامبر به معنای کسی است که وحی الهی را برای هدایت انسان ها دریافت می کند و این هدایت را بدون هیچ کم و زیادی همانگونه که دریافت کرده است، به بندگان خدا منتقل می کند. پادشاه شخصی است که مرگ و زندگی مردمانش در حیطه قدرت اوست؛ این مهم نیست که فرد تاج بر سر می گذارد یا نه؛ یا شاه و سلطان خوانده شود یا نه؛ اگر کسی امتیاز تعیین کیفر مجازات مرگ را داشته باشد، او یک پادشاه است. موسی(ع) چنین قدرتی را در دست داشت.
«آیا به یاد می آوری آن شخص اسرائیلی که در روز شنبه چوب برای آتش جمع می کرد و موسی(ع) فرمان سنگ ساری او تا مرگ را صادر کرد.» (سفر اعداد تورات ۱۵:۱۳) در عهدین جنایات دیگری نیز یاد شده است که مجازات مرگ به دستور موسی(ع) برای یهودیان تعیین شده بود. محمد صلی الله علیه و آله نیز امتیاز حکم رانی مجازات مرگ بر مردم را داشت.
در عهدین پیامبرانی وجود دارد که به آنان موهبت نبوت عطا شده بود، اما در جایگاه اجرای دستورات نبودند. برخی از این مردان خدا که در برابر لجاجت مردم در پذیرش پیغامشان ناتوان بودند، عبارتند از: حضرت لوت، حضرت یونس، حضرت دانیال، حضرت عزیر و حضرت یوحنای تعمید دهنده.
آنها فقط می توانستند پیغام را برسانند اما نمی توانستند قوانین اجرا کنند. حضرت عیسی(ع) نیز به این گروه تعلق دارد. انجیل مسیحیان به وضوح این مسئله را تایید می کند: وقتی حضرت عیسی(ع) را به اتهام شورش بر ضد حکومت، به زور نزد حاکم رومیان (پیلاطس) کشاندند؛ عیسی(ع) در دفاع از خودش نکته ای متقاعد کننده جهت رفع اتهام دروغین؛ بیان کرد .
«عیسی(ع) پاسخ داد: من یک پادشاه دنیوی نیستم. اگر بودم، پیروانم می جنگیدند تا در چنگ سران قوم یهود گرفتار نشوم. نه، پادشاهی من در این دنیا نیست.» (انجیل یوحنا ۱۸:۳۶)
این [دفاعیه عیسی(ع)]؛ پیلاطس مشرک را متقاعد کرد که هر چند[به نظر او ] عیسی (ع) تعادل روحی نداشت، اما خطری برای حکومتش نبود؛ عیسی (ع) تنها ادعای حکم فرمایی روحانی کرد به عبارت دیگر او فقط ادعا کرد که یک پیامبر است. آیا این درست است؟
پدر روحانی جواب داد: بله!
من گفتم: در نتیجه عیسی شبیه موسی نیست و محمد صلی الله علیه و آله شبیه موسی است. [مطالب داخل کروشه از kindfather است]
["طومارهای بحرالمیت" را که در پاورقی های قبلی اشاره کردیم به یاد آوریم؛ در آنها دو مسیح (دو منجی موعود) وعده داده شده بود که یکی از آنها راهب و دیگری پادشاه خواهد بود؛ حضرت عیسی (ع) حکومت دنیایی بر پا نکرد، در حالیکه محمد صلی الله علیه و آله این کار را کرد، اما نه در سطح جهانی آن گونه که وعده داده شده بود، در آخرالزمان، آخرین وصی خاتم انبیا،حضرت مهدی(عج) بر دشمنان غلبه خواهد کرد و حکومت جهانیی را که تمامی انبیا به آن وعده داده بودند بر مبنای قوانین الهی بر پا خواهد کرد.
مسیحیان معتقدند که "مرد سوار بر اسب سفید" که در فصل ۱۹ مکاشفات یوحنا -که به گمان آنها پیشگویی های آخرالزمان است- از مجموعه عهد جدید ذکر شده است، عیسی (ع) نخواهد بود. زیرا آنها می گویند که عیسی بر مبنای عبارات همین کتاب، در میان ریش سفیدان خواهد نشست و "مرد سوار بر اسب سفید" کنار آنها خواهد بود و نامهای "پادشاه پادشاهان" و "سرور سروران" بر او نوشته خواهد بود.
همان گونه که می بینیم، عهد جدید به غیر از عیسی(ع)، مرد دیگری را که سوار بر اسب سفید است معرفی می کند، که او غلبه خواهد کرد و پادشاه پادشاهان خواهد بود. شیعه معتقد به ظهور مجدد حضرت مهدی(عج) و همچنین رجعت ثانی عیسی(ع) می باشد. احادیث اسلامی نقل شده از معصومین علیهم السلام تایید می کند که حضرت مهدی (ع) لشکر هایی به همه نقاط جهان خواهد فرستاد؛ یک خصوصیت خاص آن حضرت این است که هیچ یک از لشکرهای او طعم شکست را نخواهند چشید؛ اکثر مردم در مواجهه با حجت و روحانیت آن حضرت، تسلیم خواهند شد اما البته مقاومت هایی نیز از طرف ظالمان لجوج وجود خواهد داشت؛ پس از یک دوره کوتاه هشت ماهه شرق و غرب عالم تحت سیطره حضرتش خواهد بود. در این جنگ ها و پیروزی ها، همانگونه که اعوان و انصار حضرت روز به روز بیشتر می شوند، ملائک نیز از آسمان برای یاری او نازل می گردند و همچنین قدرت های طبیعت نیز به امر خداوند، حضرتش را حمایت خواهند کرد...(بحار الانوار ج۵۲)
علاوه بر این در کتاب مکاشفات انجیل (۶:۲) آمده است:
" نگاه کردم (یوحنا در مکاشفاتش درباره آخرالزمان چنین دید) و جلو خود یک اسب سفید دیدم. کسی را دیدم سوار بر اسب، که یک کمان در دست داشت و یک تاج بر سر، و به جلو می راند تا در نبردهای زیاد پیروز شود و غلبه کند."
علاوه بر این در کتاب مکاشفات (۲:۲۶،۲۷) حضرت عیسی (ع) گفت: "به آن کس که غالب شود و... ،با عصای آهنین بر آنها سلطنت خواهد کرد و...". یعنی "مرد سوار بر اسب سفید" با حضرت عیسی(ع) خواهد بود و با عصای آهنین بر آنها حکومت خواهد کرد.
به علاوه واژه "نور" که عیسی بارها تکرار کرد، می تواند اشاره ای به محمد و آل محمد صلی الله علیهم اجمعین باشد؛ زیرا که "نور" آنها اولین چیزی بود که خداوند در عوالم "ذر" (قبل از این جهان) خلق کرد؛ حضرت محمد صلی الله علیه و آله خطاب به جابر بن عبد الله انصاری فرمود که:
«اول چیزی که خداوند خلق کرد، نور پیامبر بود. و نور پیامبران دیگر از نور محمد و آل محمد صلی الله علیهم اجمعین خلق شد.» (بحار الانوار،کافی،...)
حضرت مهدی(عج) که حکومت و هدایت الهی اش در آخر الزمان از ابتدا وعده داده شده بود به وضوح در قرآن یاد شده است:
... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج ج2 ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.