«الوه متیمان یابو وقا دوش مهر فاران سلاه شامیم هودو و تهلاتو مالئاه هاآرص - و نغه کااوز تهیه قرنیم میادو لوشام حبیون عوزّه -لفانای یلخ دابر و یسی رشف لرجلایو - عامد و یمدد ارض راآه و یتر غویم ویت تصصو هر ری عد شحو جبعوت عولام هلخوت عولام لو»
خدا از تیمان میاید ، و قدوس از کوه فاران (میاید) برای همیشه (تا انقراض جهان) جلالش آسمانها را بپوشاند و زمین از مدح و ثنایش مملو گردد.
پرتوش همچون آفتابست و از دستش شعاع ساطع گردد، و ستر قوتش در آنجا است.
در پیش او وبا و طاعون برود و آتش تب نزد پاهای او است.
بیاید و بایستد و بپیماید زمین را و نظر افکند و بپراکند جمعیتها را و بجهند کوههای قدیمی و خم شوند تلهای ابدی، و طریقه های (قوانین) او جهانی و جاودانیست. (حبقوق نبی، باب سوم آیات ۳ تا ۶)
«پروردگارا به جلال و بزگواری تو، که در کوه سینا آشکار گردید و با بنده و فرستاده خود موسی بن عمران (ع) سخن گفتی و طلوعت از کوه ساعیر و درخشش و جلوه ات در کوه فاران (حری) با گروه کثیری از مقدسیان و سپاه منظم فرشتگان آسمان و خشوع کروبیان ثناخوان.»
(دعای سمات، مفاتیح الجنان)
در بیست و هفت رجب خورشیدی بر ستیق فاران درخشید و انوار آن بر همه ی هستی طالع گشت و جهانـی را از چشم انتظاری به در آورده و به برکت و موهبت و خویش بهره مند و مفتخر ساخت.
سالیان سال زمانی به بلندای عمر زمین همه ی هستی چشم به حرا دوخته و انتظار بعثت مردی را می کشید که وجود مبارکش سرّ آفرینش هستی بوده و خداوند او و خانـدانش را به ویـژگی هایی ممتاز ساخت که پیش از آن احدی را بدان ممتاز ننموده بود.
او کسی است که خلقت عالم به واسطه ی وجودش صورت پذیرفت.
او کسی است که از همه ی مردم بر ولایت و اطاعت وی و اهل بیت گرامیش پیمان گرفته شد و پیامبران امت های خود را بر این ولایت و اطاعت دعوت کرده اند.
او کسی است که پیامبران به واسطه قبول ولایتش به مقام رسالت رسیدند.
او کسی است که بهشت و دوزخ و میزان و حساب به ولایت او و خـاندانش برپا میگردد.
و سرانجام او کسی است که از نخستین روز حیات بشر، نام مـقدسش مژده و بشارت پیامبران، و وصف شریفش زینت بخش کتب آسمانی بوده است.
آری از آدم (ع) تا عیسی مسیح (ع) هیچ پیامبری به رسالت برانگیخته نشده بود، مگر آنکه در صدر دعوت ها و تعالیم خود معرفی پیامبر خاتم و خاندانش و ذکر ویژگی ها و عظمت این خانواده را منظور داشته و بدان همت گماشته.
در یک یک کتب آسمانی نیز خداوند از ویژگی های آن بزرگوار سخن به میان آورده و بندگان خویش را به بعثت او مژده و بشارت داده است.
از جمله ی این کتب کتاب «حبقوق نبی» است که هم اکنون نیز موجود می باشد و تقریبا قسمت های از آن نیز تغییر نیافته، در کتاب «توحید» تألیف شیخ صدوق مناظره ای از امام رضا (ع) با نصاری نقل گـردیده که حضرت به آیات همین کتاب استدلال نموده اند.
در باب سوم این کتاب آیاتی آمده که ترجمه آن چنین است:
آیه ۳ «خداوند از تیمیان می آید و قدوس از فاران می آید.»
خداوند از تیمان می آید یعنی تجلی می کند و این اشاره به آمدن حضرت مسیح (ع) بوده است و قدوس از کوه فاران می آید اشاره به بعثت پیامبر (ص)است. زیرا فاران، کوه مکه است .
در تورات آمده: «اسماعیل در کنار کوه فاران رشد و نما نمود» و مورخین نوشته اند اسماعیل در مکه زندگی می کرده، کما این که سوره ابراهیم آیه ۳۷ نیز اشاره به همین مطلب داشته و می فرماید:
« رب انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی ذرع عند بیتک المحرم»
پروردگارا من ذریه خود را در سرزمین غیر قابل کشتی در نزدیک بیت الحرام تو سکنی دادم.
پس کوه فاران قطعا در مکه است.
در ادامه ی کتاب حبقوق آمده:
«برای همیشه جلالتش آسمان ها را فرا گیرد و زمین از مدح و ثنایش سرشار گردد.»
بنابراین قدوس فارانی، جاوید و همیشگی است. به عبارت دیگر او خاتم پیامبران بوده و نبوت وی محدود به زمان و مکان خاصی نخواهد گشت، بلکه تا ابد سروری جهانیان و جانشینی خداوند بر زمین را بر عهده داشته و خواهد داشت .
یکی از نمونه های این ستایش همیشگی را در اذان می توان سراغ گرفت که در شبانه روز سه بار بر فراز مأذنه ها نام مبارک آن حضرت با احترام و عظمت برده شده و همه ی مردم بر ایشان صلوات و درود می فرستند.
در عبارت ۴ آمده :
«پرتوی همچون آفتاب است و از دستش ساطع گردد. و ستر قوتش در آنجاست.»
این عبارات نیز جاودانگی و فروزندگی این گوهر مقدس را تأیید کرده و می گوید درخشان ترین شعاع وجودش از دست وی ساطع و منتشر گشته و سراسر گیتی را منور می سازد و برترین وجه عظمت و شوکت شخصیت ایشان نیز در همین شعاع تجلی یافته است.
این شعاع استثنایی چیزی نمی تواند باشد جز کتاب آسمانی آن حضرت «قرآن مجید» ؛ یعنی کتابی که همواره اندیشه ی خردمندان را به نور خود روشن نموده و محتوا و ارزش های والای آن هرگز دستخوش افول و کاستی نخواهد گردید.
جمله ی پنجم این کتاب مقدس چنین است:
«در پیش او وبا و طاعون برود و آتش تب نزد پاهای اوست.»
درواقع این یگانه طبیب دوّار و پزشک روحانی همه ی آلام و بیماری های جسمی و روحی و درونی و بیرونی و بشر را شفا داده و بلای کفر و بی ایمانی و شرک و نفاق را از پیکر او و نیز از صحنه ی جامعه زدوده و برای همیشه نابود می سازد.
سرانجام در عبارت ششم آمده:
«بیاید و بایستد و بپیماید زمین را و نظر افکند و بپراکند جمعیت ها را و بجهند کوههای قدیمی و خم شوند تل های قدیمی و طریقه های (قوانین) او جهانی و جاودانی است.»
در این عبارت به نکته ی دقیق و مهمی اشاره گردیده و آن این که وجود مبارک پیامبر (ص) و اهل بیت گرامی او با تأیید الهی از ظاهر و باطن همه چیز و همه کس باخبر بوده و به یک نگاه از هر آن چه در قلب ها و نیت ها رخ داده و در صحنه ی گـیتی اتفاق می افتد باخبر گشته و به صلاح و فساد انسان ها پی می برند و حقیقت آدمیان را آن گونه که هست می شناسند.
سرانجام این خاندان به فرمان خداوند بر عالم چیرگی یافته و جمعیت های باطل را اگر چه به محکمی کوه ها باشند سرکوب نموده، استوانه های کفر و شرک را از جا برکنده و گردنکشان و تجاوزگران را که هم چون صخره های قدیمی در اعماق جامعه نفوذ کرده و مستبدانه و بیدادگرانه به همه ی شئون جامعه رخنه نموده اند و سربار جامعه و مانع پیشرفت بوده اند را یک به یک از میان برداشته و نابود می نماید. تا سرانجام حق به وسیله ی موعود این خاندان مهدی قائم (عج) بر سراسر گیتی تجلی یافته و به تمامیت و نهایت وضوح خود ظهور یابد.
(بر گرفته از کتاب بشارات عهدین، بشارت هفدهم، صفحات ۸۹ تا ۹۳)
و سرانجام پیامبری که چشم آدمیان در انتظار قدوم مبارکش به تاروک فاران دوخته شده بود آمد و تعالیم عالیه ی نجات بخش خویش را به جهانیان عرضه نمود و ادامه ی دعوت خود را به دوازده گـوهر پاک نهاد و امام مبین از خاندان خویش سپرد... .
لیک ما نیز چونان امت های گذشته هم چنان در انتظاریم و به تحقق بشارت های این کتاب مقدس امید بسته ایم.
تو گویی در کنار حرا به انتظار آخرین موعود این میعاد نشسته ایم و یاد آن ایام مبارک و خاطره ی آن روز با عظمت را در ذهن خود مرور می کنیم.
فرشته ی وحی بر آستانه ی حرا نجوا می کند:
بخوان!... اما جوابی بر نمی خیزد.
محمد سخت مبهوت است گویا، کاش می دیدم.
صدا با گرم تر آوا و شیرین تر بیانی باز می گوید:
بخوان ! ... اما محمد همچنان خاموش
دل اندر سینه من باز می ماند زکار خویش، گفتی می روم از هوش
زمان در اضطراب و انتظار پاسخش، گویی فرو می ماند از رفتن
هستی می سپارد گوش
پس از لختی سکوت – اما که عمری بود گویی – گفت:
من خواندن نمی دانم
همان کس باز پاسخ داد
بخوان، به نام پرورنده ایزدت کو آفریننده است ...
و او می خـواند اما لحن آوایش
به دیگر گونه آهنگ است
صدا گویی خدا رنگ است
می خواند:
بخوان به نام پرورنده ایزدت کو آفریننده است ...
(علی موسوی گرمارودی)
... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج ج2 ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.