نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام

بسم الله الرحمن الرحیم

شهریار مهر پرور (۴)

 

ـ وای از آن فراق! امان از آن جدایی! در آن روزگاران بی تو بر من چه خواهد رفت؟ دوریت را چه سان تاب خواهم آورد؟

ـ چه می شود تو را ای مرد؟! این ناله و فغان چیست که در محضر رسول خدا سر داده ای؟! تو که هر روز اینجا می آیی و با حبیبت تجدید دیدار می کنی پس دیگر چه غم داری؟!

ـ غم من برای امروز نیست؛ غصه جدایی قیامت بی تابم کرده و تصورش توان از کفم ربوده!

ـ نزدیک بیا ای مرد! رسول خدا تو را به حضور فراخوانده می خواهد حکایت ناله و ندبه تو را از زبانت بشنود.

ـ یا رسول الله! در آن روز که خلایق را به محشر فرا خوانند و به حساب کشند و آنگه کروبیان با احترام و افتخار شما را تا سراپرده جنان مشایعت کنند و در باشکوه ترین کوشک های بهشت مأوا دهند لاجرم بین ما جدایی خواهد افتاد پس وای بر من از حسرت دیدارتان خواهم سوخت! منی که اکنون در این دنیا بی ملاقات شما روزم به شب نمی رسد و چه بسا تا دست به کاری می برم، یادتان آتش به جانم زده و حیران دست از کار کشیده و به وصالتان روان می شوم تا به تماشای جمال مبارک شما آرام گیرم، سرای جاوید که کوچه های مدینه نیست که سویتان بشتابم و به مجلستان راهم دهند پس چه چاره سازم و به چه شعله قلبم را فرونشانم؛ وه که خیال فراق قیامت آرامم را ربوده و آسایش از من گرفته و مجنون و پریشانم!

ـ مژده باد تو را ای بنده خدا که آیه ای نازل گشته و پروردگار رحیم مشکل را چاره کرده است:

او به آیه ای بشارت داده که تو با ما اهل بیت خواهی بود و در کنارمان و این خبر را اکنون جبرئیل برایم آورده و به این آیه تو را بشارت داده است:

«وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفيقاً»

«آنان كه خدا و پيامبر را اطاعت كنند، در قیامت همنشين پيامبران، صديقان، شهدا و شايستگان خواهد بود كه خداوند به آنها نعمت عنايت فرموده و چه نيكو رفيقانى هستند

(النساء:۶۹)

****

آری آفریدگار قادر حکیم برای خویش برگزیدگانی خلق نمود و جهان را به میمنت بزرگداشت ایشان وجود بخشید و به افتخارشان بندگان را بار عام داد.

و همانان را مظهر رحمت واسعه خویش قرار داد و آثار و برکات وجودشان را در آسمان و زمین پراکند و مومنین را در دنیا از نعمت های گوناگون بهرمند ساخته و در آخرت از شربت گوارای شفاعتشان سیراب خواهد نمود.

همچنین وعده فرموده که در دولت کریمه ی آخرین شهریار این سلسله، عدل و داد را در گیتی بسط داده و یکتاپرستان را بیش از پیش بر سر سفره نعیم مادی و معنوی خویش بنشاند و رسم بنده پروری را تمام نماید.

لیک اینها همه از آثار و ثمرات رحمت است نه خود آن! نشان و نمود آن می باشد نه اصلش!

اصل رحمت و تجسم آن کسی نیست جز خود این بزرگواران یعنی نفس پاک پیامبر رحمت و خاندان مطهر او صلوات الله علیهم اجمعین!

اینان اسماء حسنای پروردگار کتبه علی نفسه الرحمه هستند و حقیقت "وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ"

امام صادق ع در اینباره فرموده: «همانا خداوند عز و جل ما را آفرید و خلقتمان را نیکو ساخته و به بهترین صورت آراست و ما را میان بندگان: چشم بینا و زبان گویا، دست توانمندخود ـ به مهر بانی و رحمت ـ قرار داد...» (بحار الأنوار ج‏۲۴ ص :۱۹۱)

و امام باقر ع فرمود: «...و ماییم رحمت خدابر بندگانش.» (إرشاد القلوب إلى الصواب ج‏۲ ص :۴۱۴)

اینان برگزیده آفریدگارمان و محبوب محبوب ما هستند، سرشت ها به سمتشان کشیده می شود و قلب ها به وصالشان آرامش و سکون می یابد. دوست داشتن و مهر ورزیدن و عبودیت خداوند به محبت و دوستی اینان می‌انجامد و عبد مخلص خداوند بنده حجت های او و دلبسته و سر سپرده آنها می گردد.

لذا در زیارت آل یاسین خطاب به مولایمان چنین عرض سلام می کنیم:

«السَّلَامُ عَلَيْك ... الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوب»

او همان خورشيد درخشانى است كه نورش جهان را فرا مى ‏گيرد و ماه تابان و چراغ روشن و نور طالع و ستاره راهنمای شب هاى تاريك و بيابان هاى بى‏ آب و علف و درياهاى پرگرداب است و آتشى بر بلندى و گرمابخش سرمازدگان است و ...امام ابرى است پر باران و بارانى است پر بركت و آسمانى سايه افكننده و زمينى است گسترده و چشمه‏ اى است جوشان و بركه و گلستان است و تبلور رحمانیت خداوند می باشد.

لیک این رحمت بودن مولایمان صرفاً به آثار و ثمرات ولایت و امامت آن خورشید پشت ابر ارتباطی پیدا نمی کند بلکه نَفس وجود او رحمت می باشد و رحمت خود اوست، ذرات جسم و شرایر و او رحمت است و عطر و شمیم وی رحمت است و سایه ی قامت سرو و نگاه مهربانش رحمت است نَفَس های جانبخشش رحمت است.

مغناطیس وجودش جاذبه ایست که جان را می رباید و واله و شیدای خود می سازد و شیعیانش که گوهر باطنشان را به نور مولا سرشته و پدید آمده از بقایای جان مایه وجود خود اویند به سنخیت و قرابت و پیوندی فطری لاجرم سویش می شتابند چون پر کشیدن پرنده ای مشتاق به کاشانه اش!

لذا همواره تشنگانی هستند که در عطش چشمه می سوزند و آب گوارا سیرابشان نمی سازد در تمنای چشمه اند و نه آب گوارا!

آنها در این ملک به تنعّم نیامده اند بلکه خود شهریار را می طلبند، شیوه زندگی و راه و رسم سلوکشان شاهد این مدعاست.

جنت المأوایشان مولایشان است و بهشت را در وجود او جست و جو می کنند.

مثل اینان مثل اویس قرنی است آنجا که حکایت گشته روزی پیامبر به اصحاب اعلان فرمود که جبرئیل خبر آورده همگی یک فرصت و یک دعای مستجاب دارند پس یکایک آنان حاجت های خود را در نظر آورده و دست به دعا بلند نمودند، رسول خداوند نیز براي استجابتش آمین گفت آنگاه فرمود کاش اویس اینجا بود و آن دعا را می کرد سال ها بعد از پیامبر ص اویس به مدینه آمد و مردم با دیدنش یاد جمله حسرت آمیز پیامبر ص افتاده و ضمن نقل حکایت از او پرسیدند راستی اگر تو نیز آن روز در جمع ما بودی چه دعایی می کردی؟ اویس پاسخ داد فقط از خداوند می خواستم پیامبرش را برای همیشه زنده نگاه دارد.

و مثل سلمان است به روایت امام صادق ع که فرموده:

روزی علی ع سلمان را ملاقات کرد در حالی که سخت متاثر و گرفته بود به او فرمود: ای سلمان تورا چه می شود چرا این قدر افسرده ای ؟

سلمان گفت: یا ابالحسن نمی دانم چرا این اندازه قلبم گرفته است؟

فرمود: ای سلمان آیا دوست داری غمت را برطرف سازم؟

ـ آری مولای من!

حضرت فرمود: ای سلمان چشم خود را برهم بگذار. سلمان دیدگان را بر هم نهاد سپس فرمود: اکنون باز نما. وقتی سلمان چشمانش را گشود خود را در باغی بس مصفا مشاهده کرد. وی می گوید در آن باغ قصرهایی دیدم سر به فلک کشیده، درختان و گیاهان و گل هایی که بیاد نداشتم، نهرهای مختلف جاری بود، ناگهان دیدم تمام غم و اندوهم برطرف شد، حضور مولایم علی ع آمدم و گفتم مولای من اینجا کجاست و این چه باغی است؟

فرمود: سلمان این جا بهشت است و دیگر در همین مکان باش.

امام صادق ع می فرماید: سلمان پاسخ داد یا علی من تو را می خواهم بهشت من حضور توست.

(روزبه یا سلمان محمدی/ ص ۲۶۱ به نقل از علامه مجلسی در جلد ۹بحار)

معیت و پیوستگی شیوه و سلوک این عاشقان حقیقی است و تمسک و پیروی از مولا آیین و مَنسَک این رهروان، ذهن و ضمیرشان خالی از هر تدبیری غیر از فرمان مولاست و پسند و ناپسندشان، میل و اراده و تصمیم و عزمشان همه آیینه امر و نهی ایشان.

طاعات و عباداتشان به اقتدای اوست، ورع و تقوا یشان به شوق وصالش و ترک مکروهات و محرمات از بیم افتادن از چشم یار دلجو و رانده شدن از بهشت وجودش.

مولا، میزان و ترازوی حق و حقیقت بوده و هر مقوله دیگری به معیار او سنجیده می شود و هر پدیده و واقعه و... را به شریعت و منهج او محک می زنند و جز در شاهراهی که به کوی دوست دلالت شود قدم بر نمی دارند و هر خط و طریق و جریان و حرکتی که به سمت و سوی او نینجامد و مرتبط نگردد پوچ و بیراهه می شمرند.

زندگی و راه و رسم و عادات و آداب این مردم خود ترجمان تمسک، معیت و پیوند دائمی ایشان با امام زمانشان می باشد،حرفی برای زدن ندارند و کاری برای انجام دادن، جز آنچه از مولایشان باشد و به او مرتبط گردد. در طریق معرفت نه از وی جلو می زنند و نه جا می مانند، بلکه چنان به شیوه تسلیم و خشوع و سرسپردگی سیر می کنند که در هستی جز جای پای محبوب اثری باقی نماند.

همه ی همُّ و غم و دغدغه آنها برداشتن باری و هموار کردن راهی و کمک حال گشتن برای سرور و صاحبشان است و بس!

اینان بجای جستن نشانی خانه و طلب وصال و تسکین دل به دیدار مولا، در کوی بندگی مسکن گزیده و به آسایش و خرسندی و رضای وی سرسپرده اند.

بی شک مولای مهرپرور نیز رسم و سلوک همین دسته از رهروان خود را پسندیده و مسیرشان را به سرانجام سعادت هموار می شمرد.

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.