نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام
image

 معجزه

 

«إِنَّهُ مَوْلَايَ إِمَامُ هَذَا الزَّمَانِ وَ هُوَ الْحُجَّة»

همانا این مولا وسرورمن است و  امام زمان و حجت برحق  خداوند!

این ندای زیبا و ملکوتی، این بانگ جان فزا که پژواک آن درونش را می کاوید و رگ و پیوندش را می لرزاند و بیدار می کرد چه بود؟! با جان و روانش چه کرده بود؟!

نگاه مرد بی توجه به رهگذرانی که هنگام گذشتن از کنارش سلام کرده و تقبل الله می گفتند به سمتی خیره مانده بود و او در آن انبوه جمعیت آشنایی را یافته و اکنون در این اندیشه بود که تا دور نگشته خود را به وی برساند. همانطور که جمعیت را می شکافت خاطراتش را در ذهن مرور کرد و بیاد آورد که آن روز خلیفه مامورانش را در نزدش فرستاده بود تا ترتیب یک مناظره بی نظیر را بدهد.

-         یحیی تو به دانش و کمال شهره دورانی، امروز باید تمام توان علمی خود را به کار گیری می خواهم او را شکست داده و جهل و عجزش را به همگان بنمایی.

-         چه کسی را؟ ابو جعفر محمد بن علی را؟! اما مگر از کودک نه ساله چه می شود پرسید؟!

-         من هم همین را می خواهم ثابت نمایم. مایلم عظمت و احترامش در بین مردم شکسته شده و شیعیانش را از گرد وی پراکنده گردند.

و باز به یادش آمد که در آن مناظره یک سوال بیش مطرح نکرده بود ولی با همان جواب محکم و قاطع و کامل امام شیعیان چنان مفتضح گشته بود که تلخی آن را نمی شد فراموش نمود پس تا کنون هر بار که آن بزرگوار را در جایی دیده بود به امید جبران آن شکست بساط بحث و مناظره ای تازه را می چید.

آن روز در جوار آستان پیامبر اکرم ص خود را به امام رسانید و در مقابل ایشان ایستاد و از مسائل مختلف سوال نمود آنگاه سرانجام سر فرو افکنده و زمزمه کرد شما بزرگواری کرده و به همه شبهات و مسائل مشکل من جوابی نیکو عنایت فرمودید، این یک در خواست برایم باقی مانده لیکن از پرسیدن آن شرم دارم و نمی دانم چگونه آن را مطرح کنم.

امام فرمود: من قبل از اينكه بپرسى برايت توضيح ميدهم. ميخواهى بدانی در این زمان امام كيست؟!

 و او اظهار نمود: به خدا سوگند همين سؤال را داشتم.

پس فرمود: امام من هستم.

-          علامتی معجزه ای؟!

ناگاه صدایی در فضا پیچید: (انه مولاى امام هذا الزمان و هو الحجة) اين آقا سرور من و امام زمان و حجت خدا است‏

ندایی لطیف و زیبا، نه صدای یک انسان و یا موجود زنده، بلکه صدای یک عصا بود عصایی که در میان دستان امام و حجت زمانش به نطق درآمده بود تا حجت را بر یحیی بن اکثم تمام کرده و ایمان و یقین را به وی باز گرداند!

امام، عصا در دست دور می شد و مرد همچنان مات و مبهوت برجای ایستاده بی آن که هیچ تردید و شبهه ای و بهانه ای برایش باقی مانده باشد.

****

در این جهان سراسر هیاهو پراز شبهه و وسوسه و نیرنگ

ما را سوالی نیست؟!

در خواستی؟! تمنایی؟!

ما را اما امامی نیست حجت زمانی، پناه دورانی؟!

پاسخگویی، فریاد رسی؟!

چرا صدایش نمی زنیم؟!

برای باورهای ترک خورده و یقین های سست گشته خویش مرحمی نمیطلبیم

و سوالی نمی پرسیم؟!

چیزی از او طلب نمی کنیم، نشانه ای، معجزه ای؟!

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.