نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام
image

وقف راه حق


کاروان راه خود را به سمت مکه می پیمود و کاروانیان از این که عمره ای  را در جوار پسر پیامبرشان حضرت حسن مجتبی ع  به انجام خواهند رسانید مسرور و شادمان بودند. هرکس می کوشید مرکب خویش را نزدیک مرکب آن بزرگوار براند،  تا از نصایح گرانبهایشان بیشتر استفاده کرده و از لذت همصحبتی با وی بهره مند گردد.

اما هیچکس نزدیکتر از آن غلام سیاه نبود که می کوشید به دویدن هم که شده از مرکب امام عقب نماند وحتی اندکی فاصله نگرفته و لحظه ای نیزدور نماند.

او کاملا پا به پای مرکب  امام  حرکت می کرد و از این که در سایه ی مولا و مقتدا و محبوبش ره می پیماید بی اندازه مسرور و راضی بود و در دل با خود نجوایی داشت:

خانه ی مولا یا خانه ی کعبه فرقی نمی کند هرکجا که تو باشی و من کنارت باشم همانجا کعبه ی من است؛ که لطف کعبه هم به حضور توست؛ به توست که حج معنا پیدا می کند، سعی و طواف به معرفت تو ارزش می یابد؛ خوشا دقایقی که با امام زمانم سپری  می کنم ...؛ کاش بشود مولایم محبوبم نظری به من کند توجهی به مهر از آن نگاه های ویژه؛ کاش چیزی در اختیارم بود و به آستانش هدیه می نمودم؛ کاش هنری داشتم و کاری از دستم بر می آمد و قلب آقایم را با خدمتی متوجه خویش می ساختم.

دل غلام سیاه مالامال از عشق به مولایش امام مجتبی بود و از مجاورت او غرق شور و شعف!

در این هنگام صدای افتادن شیئی و بر خورد آن به زمین به گوشش خورد. غلام بی درنگ خم شد و آن را به برداشت و بویید و بوسید و بر دیده نهاد و به دو دست ادب در مقابل مولایش گرفت.

امام دست دراز نموده بود تا آنرا از غلام بگیرد که در یک آن نگاه کریمانه اش با نگاه مشتاق و خاضعانه غلام سیاه تلاقی کرد و مهر امام نسبت به این همه ادب و تواضع جوشید. هر دو دست به دعا بالا برد و زیر لب زمزمه ای نمود و ذکری گفت.

توجه کاروانیان برای لحظاتی به این سمت جلب شده بود وادب غلام و قدردانی مولا را نظاره می کردند.

ناگاه همه دیدند که صورت سیاه غلام، سفید و نورانی گشت و هاله ای از ایمان و نور در پیشانی او درخشید... .

 آن روز ها همه جا سخن از غلامی سیه چرده بود که سیمای او به اعجاز کریم اهل بیت امام حسن مجتبی ع سپید گشت.

(برگرفته از تاریخ انبیا تالیف سید جعفر موسوی/ ص 289)

***

وقتی خدمتی چنین ناچیز و هدیه ای به این کوچکی ـ اما در نهایت اخلاص و صفای باطن و اعتقادی  صحیح ـ  به درگاه حجت خداوند می تواند سعادت و سپید رویی دنیا و آخرت را به همراه بیاورد؛ التزام به خدمت گزاری و فرمانبری واحسان دائمی تا به کجا خواهد رسید و چه آثار و برکاتی را به ارمغان خواهد آورد؟!

امام محمد باقر عليه السّلام فرموده اند : «... آيا گمان مي كنى اگر كسى خود را وقف راه خدا كند، خداوند راه روزى بروى او نمى‏گشايد؟! آرى واللَّه! خداوند حتما در رحمت خود را بروى او خواهد گشود.

خدا رحمت كند كسى كه خود را در اختيار ما گذاشته است. خدا رحمت كند آن كس كه امر ما را زنده نگاه دارد.»

(مهدى موعود-ترجمه جلد سيزدهم بحار /متن921 /باب 27 )

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.