نام کاربری:   کلمه عبور:        کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟  |  ثبت نام
image

منشور انتظار(19)

برائت از دشمنان امام عصر عج

 

شرح دعای شریف «عصر غیبت» را ـ که به حق حاوی ارزنده ترین درس ها و کارسازترین  رهنمود ها، برای پیش گرفتن رفتار مناسب و انتخاب موضع گیری صحیح در دوران پر رمز و راز غیبت است ـ تا بدانجا رساندیم که از خداوند یاری و حمایت برای یاران امام زمان ع  و همچنین خذلان خواری و محرومیت برای کوتاهی کنندگان و ترک کنندگان نصرت آن حضرت درخواست نمودیم... .

اینک به مطالعه و تدبّر در عبارت دیگری از این دعای نورانی می پردازیم.

«...وَ دَمْدِمْ عَلَى مَنْ نَصَبَ لَهُ وَ كَذَّب‏ به...»

عبارت فوق در بعضی از منابع از جمله کمال الدین شیخ صدوق به صورت (وَ دَمِّرْ عَلَى مَنْ نَصَبَ لَهُ وَ كَذَّبَ به  یعنی: و ناصب و مكذّب او را هلاك كن ( كمال الدين-ترجمه پهلوان  ص : 287) )

نیز ضبط گردیده است، که در مفهوم چندان تفاوتی باهم ندارند.

به نظر می رسد که در ابتدا باید معنا و مفهوم چند واژه ی اصلی جمله را بررسی کنیم که عبارتند از:

دَمْدِمْ عَلَى یا (دمر من)؛ مَنْ نَصَبَ لَهُ ؛ كَذَّب‏ به 

پس ضمن مراجعه به لغتنامه معنی این لغات را در می یابیم:

ـ دَمْدَم؛ دَمْدَمَةً [دمدم‏] عليه: با خشم با وى سخن گفت،- اللّهُ عليهم: خداوند آنها را نابود كرد،- الرعدُ: ابر غُرّش كرد،اين تعبير در زبان متداول رايج است.( فرهنگ ابجدى ص 398)

ـ دمر: هلاك شدن. «دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لِلْكافِرِينَ أَمْثالُها» محمد: 10

دمار: هلاكت، «دمّره و دمّر عليه» هر دو بيك معنى است.تدمير را هلاك كردن ویا ادخال هلاكت در شى‏ء هم گفته اند. در نهج البلاغه خطبه 88 در صفت خدا فرموده «قاهر من عازّه و مدّمر من شاقّه» يعنى غالب است بر كسي كه به فكر شراكت با اوست و هلاك كننده كسى است كه با او مخالفت كند.

اعراف: 137 «وَ دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ» آنچه فرعون و قومش مي ساختند هلاك و نابود كرديم «ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ» شعراء: 172 «فَدَمَّرْناها تَدْمِيراً» اسراء: 16 تدمير در تمام اين آيات به معنى هلاك كردن است و چنانكه ملاحظه مي شود هم در انسان و هم در غير او بكار رفته است.

روشن شد كه «دمّر» هم بنفسه و هم با «على» متعدى مي شود بنا بر اين معنى آيه اوّلى آنست كه:

خدا هلاكشان كرد و بر كفّار نظير آن است. (قاموس، ج‏2، ص: 358)

ـ كذب: دروغ ؛ اين واژه هم در گفتن و هم در عمل كردن بكار مي رود.

كَذَبَهُ كَذِباً و كِذَّاباً و أَكْذَبْتُهُ: او را دروغگو يافتم. (ترجمه مفردات، ج‏4، ص: 5)

- كَذَّبَ بِهِ :نسبت دروغ دادن ،...وَ كَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَ هُوَ الْحَقُّ( انعام: 66) قوم تو قرآن را به دروغ نسبت دادند حال آنكه آن حقّ است‏. (قاموس، ج‏6، ص: 98)

ـ  و آخرین واژه نصب: (بر وزن فلس) رنج دادن و رنج ديدن. و برپا داشتن. «نصبت الشّى‏ء: أقمته» آن را برپا داشتم گويند: «نصبه الهمّ: اتعبه»- «نصب الشى‏ء:وضعه وضعا ثابتا». در آيه أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ ... وَ إِلَى الْجِبالِ كَيْفَ نُصِبَتْ غاشيه: 19. مراد ثابت شدن است مثل وَ الْجِبالَ أَرْساها كوهها را ثابت كرد يعنى: آيا نمى‏بينند شتر چطور خلق شده ... و كوهها چطور ثابت گشته و برپا داشته‏اند .  (قاموس، ج‏7، ص: 68)  

نَاصَبَهُ الحربَ وَ العداوةَ- و نَصَبَ له- هر چند كه در عبارت دوم واژه- حرب ذكر نشده اما هر دو عبارت به معنى اينست كه- با او جنگ و دشمنى كرد و شر و بدى برايش پيش آورد.(ترجمه مفردات، ج‏4، ص: 344)

بنابر این معنی جمله دعا چنین خواهد بود:

«بار پروردگارا از تو می خواهیم که هلاک سازی و زیر و رو کنی کسانی را که عَلَم دشمنی با او بر می افرازند و او را تکذیبش نموده و نسبت به وی از دَرِ عدم صداقت و دروغگویی در می آیند.»

 

تبرّی از دشمنان امام عج و آرزوی نابودی آنها

در این عبارات یک بار دیگر دعا کننده، ضدیت خویش را با دشمنان مولا آشکار و برای آنها از خداوند طلب مجازات می نماید.

جایگاه تبری در مکتب ما کاملا آشکار بوده و آیات و روایات در تایید آن بسیارمی باشد :

على بن ابراهيم از يونس بن عبد الرحمن از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام‏ روايت ميكند كه فرمودند:

«خوشا به حال شيعيان ما كه دست از ريسمان ولاء ما برندارند و به غيبت قائم ما ثابت باشند، هر كس در دوستى ما پا بر جا باشد و از دشمنان ما تبرى جويد از ما خواهد بود، آنان از امامت ما راضى بوده و ما هم از متابعت و تشيع آنها نسبت به خودمان رضايت داريم، خوشا به حال آنان، به پروردگار سوگند آنها روز قيامت با ما در يك درجه خواهند بود... .»

( زندگانى چهارده معصوم عليهم السلام، متن، ص: 558)

 

شکی نیست که ما پیوسته  دوست دوستان مولایمان بوده و نسبت به آنها مهروزی نموده  و خیرخواهشان هستیم  و در عمل هر نیکی و خوبی که از دستمان برآید در حق ایشان کوتاهی نمی کنیم و کمترین احسان ما نسبت به رعایا و یاران آن بزرگوار دعای خیر و درخواست صلاح از درگاه الهی است. همچنین با دشمنان آن حضرت نیز قلبا، دشمن بوده و عذاب و دوری از رحمت و لطف پروردگار را برایشان طلب می نماییم.

لیکن نکته حائز اهمیتی که در عبارت فوق جلب نظر می کند این است که برای هر کسی در هر رتبه و درجه و به هر شکل و با هر ابزار و وسیله ای در پی ضربه زدن به مولایمان بر می آیند از درگاه الهی طلب عذاب و مجازات شده است.

مگر نه این است که عملا نیز در صحنه جامعه، شیاطین جن و انس برای مبارزه و مقابله با وجود مقدس حجت خداوند ، صف کشیده اند و هر یک به هر میزان و اندازه ای که بتوانند.

 گروهی با زبان و بیان برخی با نوشتن و قلم زدن و  تکذیب  و شبهه وارد کردن و عده ای هم با سلاح و آلات جنگی و آسیب رساندن به رعایا  و امت و....  نیت پلید خویش را در خصومت با آن حضرت عملی می سازند.

پس بجاست که متناسب با هر رتبه و درجه ای که این دشمنان ، عداوت خویش را آشکار نموده و بروز داده اند به همان میزان برایشان از خداوند درخواست تلافی و مجازات گردد : وَ اخْذُل‏، دَمْدِم‏ ، و انْعَش ، وَ اقْتُلْ ،و اقْصِم‏ ،وَ ذَلِّلْ‏ ،أَبِرْ به و... .

برای کسانی که در یاریگری  کوتاهی کرده ، خواری و خذلان و سرافکندگی؛ برای کسانی که شمشیر خصومت از رو بسته و پرچم جنگ بر علیه او به دست گرفته اند هم ریشه کن شدن و نابود گشتن ... را از خداوند تمنا می کنیم و نیازی به تذکر نیست که صد البته این مبارزه تنها در محراب عبادت و دعا و مناجات محدود نمانده و صحنه زندگی و در طول حیات مومنین دوران غیبت ادامه می یابد... .

 

دشمن شناسی مقدمه ی دشمن ستیزی

درس دیگری که ما از این عبارت گهربار منشور انتظار (دعای عصر غیبت) می آموزیم و  تعلیم می گیریم  عبارت است از:  دشمن امام زمان عج شناسی!

بر شیعه لازم است در عصر غیبت، موضع اعتقادی خود را مشخص و واضع سازد و خویشتن را از صف دشمنان و معاندین امام زمانش جدا کند.

برائت از دشمنان اهل بیت و تبری نمودن از غاصبان حق اهل بیت و تابعین امروزی و ادامه دهندگان راه و مرام آنها امری مشخص و قطعی می باشد.

آیات و روایات زیادی در موضوع مورد بحث وارد گردیده که ما را به رعایت فاصله و برحذر داشتن خویشتن و اطرافیانمان از دشمنان اهل بیت ع تکلیف می کند.

لازمه این رعایت شناختن دشمنان مولایمان می باشد. به عبارت دیگر مردم در زمان غیبت وظیفه دارند به شناخت دوستان و دشمنان مولایشان همت گمارند و آنان را از روی نشانه هایی که وارد گردیده باز شناسند.

تا اولاً از سر جهالت دشمنان و مخالفان و کسانی را که بر علیه آن بزرگوار قدم برداشته و در مسیر الهی ایشان ایجاد اختلال و سد می نمایند رفاقت ننموده و دانسته و ندانسته حمایتشان نکنند.

ثانیا: هنگام مواجهه با کسانی که از محبین و دو ست داران جاهل امام زمان عج محسوب گشته و به دلیل بی اطلاعی و استضعاف فکری به خطا افتاده اند را از نواصب و اهل کذب که از ایشان سخن بمیان آمده جدا کنند و به بد رفتاری و خشونت و تکفیر ایشان نپردازند.

در مورد موضعگیری مردم در ارتباط با امام زمانشان چنین وارد گردیده است:

اى معشر النّاس مردم در اين عالم سه گروهند:

اوّل- مؤمن كه حقّ ما را داند و ما را بولايت و امامت مسلّم دارد و آن را بما گذارد و اقتداء و اقتفاء بما نمايد، پس آن كس ناجى از عذاب ايزد تعالى و تقدّس و محبّ مجيب أمر و حكم واحد مقدّس و مطيع رسول أقدس است.

دوّم- ناصبى كه دشمنى ما را ظاهر كند و از ما تبرّا نموده لعن ما نمايد و منكر حقّ ما گردد و خون ما را حلال داند و دين جداگانه براى خود و ساير منافقين كه آن آئين مشتمل بر برائت از ما و ساير أئمّه معصومين سلام اللَّه عليهم أجمعين باشد پيدا كند آن كس بيقين كافر مشرك و فاسق منافق است.

و وجه كفر و شرك آن مشرك آنست كه خلاف حكم ايزد تعالى و رسول مجتبى نمود و مخالف أمر واحد علّام و نبىّ الاكرام كافر و مشرك است و او عالم بآن نيست چنانچه سبّ خداى واهب مينمايد از روى عداوت و طغيان و عالم بحقايق آن نيست.

سوّم- مردى است كه أخذ شرايع اسلام و أحكام كه أنام در آن اختلاف كردند نمايد و آنچه بر او مشكل باشد ردّ آن علم بحضرت عزّ و جلّ فرمايد، امّا با ولايت ما باشد و اقتداء بما بكند ليكن بعداوت ما نباشد و حقّ ما را كما هو حقّه نداند چون اين مرد جاهل و از شرف خدمت كثير المنفعه ما دور است ما را اميد از ربّ غفور است كه گناه او را مغفور و بدخول جنّت و مواصلت خود مسرور گرداند، پس اين مرد مسلم ضعيف است.

(احتجاج-ترجمه غفارى مازندرانى  ج‏3  ذكر بيان احتجاج حضرت امام حسن عليه السلام بر معاويه لجاج در باب اينكه بعد از نبى صلى الله عليه و آله و سلم آنكه مستحق امامت بود و آنكه نبود .....  ص : 73)

 مردى به امام صادق عليه السّلام گفت: من از نظر بدنى ناتوانم و نمى‏توانم شما را يارى نمايم و قادر به برائت از دشمنانتان نيستم، وضع من چگونه است؟

فرمود: از پدرانم، از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم نقل است كه فرمود: كسى كه نتواند ما را يارى دهد ولى در نمازش دشمنان ما را نفرين كند، خداوند صدايش را به همه فرشتگان از زمين تا عرش مى‏رساند، و هر اندازه آنها را نفرين كند، فرشتگان او را يارى مى‏كنند، و كسى را كه او لعن مى‏كند، آنان هم لعنش مى‏كنند، سپس مى‏گويند: خدايا بر همين بنده‏ات به اندازه توانش در حال سلامتى درود فرست زيرا تا بيشتر بتواند لعن مى‏كند، سپس ندا از سوى حق مى‏آيد: من دعاى شما را مستجاب نمودم و ندايتان را شنيدم و بر روحش در ميان ارواح درود فرستادم و او را نزد خود، از برگزيدگان قرار دادم.

(ارشاد القلوب-ترجمه سلگى    ج‏2    367    رهنمود امام عليه السلام به شيعيان .....  ص : 366)

...ادامه دارد

کتابچه "اربعین، اجتماع قلب ها"

... وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ .
الإحتجاج على أهل اللجاج    ج‏2   ص 499
بی تردید اجتماع و اصلاح قلوب شیعیان آرزوی قلبی مولایمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد ....
 محرم و مراسم و آئین های مقدس و با شکوه آن فرصتی است تا مؤمنین زیرخیمه این صاحب عزای دلسوخته و "پدر مهربان" مشق همدلی و همبستگی کنند.
گروه تحقیق و مطالعه "پدرمهربان" با هدف تذکّر به ارزش و جایگاه این پیوند مقدس و دعوت به آن ، به ویژه در ایام اربعین و حرکت عظیم و شکوهمند جهانی به مقصد بارگاه حسینی، اقدام به تهیه کتابچه ای به نام "اربعین،اجتماع قلب ها" در سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی نموده است.
علاقمندان و عزاداران گرامی می توانند برای تهیه کتابچه به شماره 09392404609 پیام ارسال نمایند.
ضمناً  قیمت هر کتابک 500 تومان است که صرف تأمین هزینه چاپ های بعدی خواهد شد.